«برنا» شخصیت اصلی نمایش در صحنه آغازین نمایش میگوید: «عاقبت بخت خوش به من روی آور شد!». فضای نمایش از یک سو، کشمکشی است میان اهالی «بالا رود» و «پایین رود» تا بر خشکه رود محل خود آب بندی بزنند که در این میان، نقش «برنا» درخور اهمیت است. هم او یک بار خطاب به «قطب» (شخصیت دیگر نمایش) خروشان میگوید: «سلطان از بذر شما روییده و از چشمه شما سیراب شده، بر زمین شما بالیده و برگرده های شما نشسته است! و شیطان درسآموز مکتب شماست به نیرنگ و ریا استاد مسلمیه!». این نمایش نامه در فضایی افسانهای و کهن نوشته شده که در نهایت آیینهای «بخت» را با آیینهای «قربانی» پیوند می زند. گفتنی است «بنابه اسطورهها و فرهنگ کهن ایرانی آیینهای گزیدن آن که بخت یار او میشود با آیینهای گزیدن قربانی توسط جمع، کمابیش یکسان بوده است». نویسنده در تفسیری معاصر از این آیینها، به رابطه فرد و جمع، و قربانی شدن فردیت آدمی از سوی جمع، پرداخته است.
موضوع(ها):
نمایشنامه فارسی - قرن 14
ارسال دیدگاه