رمان «گردابی چنین هایل» پس از بیست و هفت سال، دوباره در سال ۱۳۸۷ هجری خورشیدی روانه بازار کتاب شد. برگردان همین رمان، نخستین بار توسط نشر «اسپرک» به سال ۱۳۷۰ هجری خورشیدی، منتشرشده بود. مقدمهی فرانسیس ویندهام، خوانشگر را با زندگی نویسنده، بانو «جین ریس» آشنا میکند. نویسندهی متولد هند غربی، که بیشتر سالهای کاری خود را در انگلستان گذرانده، در زمانهی خودش در نیمهی نخست قرن بیستم، شهرتی به سزا داشتهاند. سبک نو نوشتههای ایشان، خود را، برابر با رمانهایی نشان میدهند که در همان سالها، به قلم بانوان نویسندهی انگلیسی منتشر شدهاند، ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرینگفتار نیز چنین آوردهاند که: شباهتهای بسیاری با نوشتههای «آندریا لِوِی»، در داستانهای خانوم ریس دیده میشود. داستان در نخستین سالهای قرن بیستم میلادی ست که آغاز میشود. جایی در جامائیکا، زنی تنها با دخترش روزگار میگذرانند. آنها روزگاری ثروتمند بودهاند، و از امتیاز زندگی اشرافی خود لذتها بردهاند، با لغو بردهداری و مرگ سرپرست خانواده، در انزوا به سر میبرند. آنها نه انگلیسی هستند و نه سیاهپوست. از سفیدپوستهای بومی جزیره هستند. انگلیسیها آنها را کرئول میخوانند، و سیاهها آنها را «سوسک سفید» صدا میزنند. دختر روای داستان، روایت را آغاز میکند، تا دنیایی پر از زشتی به تصویر کشد. دنیایی که، زندگی آنها را به آتش کشیده. در فصلهای بعدی رمان، دختری جوان مقیم صومعه است، سپس ازدواج میکند، تا هر دو با هم رمان را پیش ببرند: باز هم، دنیا پر از سیاهی ست، پر از نفرت است و پر از جدایی ست. جایی ست که انگار قرار نیست آرامش وجود داشته باشد، تا بتوان لحظهای آرام بود و چشم برهم گذاشت. جین ریس از رئالیسم شاعرانهای بهره میبرد، که هماره خوانشگران علاقهی ویژه به نوشتههای ایشان نشان میدهند. جملههای بلند، و البته پر از صنایع ادبی، که وظیفهی تصویرسازی را به عهده دارند. اثر همانند نوشتههای امروزی، در ذهن راویان اصلی داستان چرخ میزند، و مرتب با عوض شدن راوی، ماجرا از چند سو دنبال و تصاویر به ذهن خوانشگر فرستاده میشوند.
موضوع(ها):
داستانهای انگلیسی - قرن ۲۰م.
ارسال دیدگاه