موضوع(ها):
فیلمنامهها
این فیلمنامه از آن جا آغاز میگردد که مردی پولدار و طماع به نام((قدرتخان)) مردی را درخواب می بیند که به او میگوید :((گنج بسیار بزرگ و گرانبهایی در شکم یکی از کارمندان تو وجود دارد که چندین برابر سرمایه توست و به سهولت یتوانی آن را تصاحب کنی)) .((قدرتخان)) ناگهان از خواب برمیخیزد وسراسیمه به اداره خود میرود و تحقیقات اولیه را شروع میکند .سرانجام کارآگاهان او به وسیله دستگاه فلزیاب، مردی را مییابند که شکم وی در مقابل فلزیاب عکسالعمل نشان میدهد .((قدرتخان)) با یک آمبولانس آن مرد را به بیمارستان میبرد تا گنج خود را از شکم وی بیرون بیاورد، اما در بیمارستان ....
ارسال دیدگاه