کتاب حاضر، مجموعه داستان بههمپيوسته از روايت زندگي آدمهايي است که در حاشيهنشين «پشت فرودگاه رشت» به سر ميبرند؛ با آسماني ابري، باراني، غمگين؛ زميني گلي، سنگلاخي، خشن خانههايي سنگ بلوکي با بامهايي حلبي و ناودانهايي سوراخ. در اين مجموعه، حاشيه بدل به مرکز ميشود. رسول، راوي کودکي تا جواني اين کتاب، مرکز خانوادهاي چهارنفره است ميان آدمهايي از هر قماشي، و در هر داستان با ماجرايي.
ارسال دیدگاه