جنایت و مکافات (Crime and Panishment)
جنایت و مکافات نوشته نویسنده مشهور روسی فئودور داستایوفسکی است. رمان شگفتانگیزی که برای اولین بار در سال ۱۸۶۶ بهصورت یک داستان دنبالهدار در روزنامه پیامآور روسیه (روسکی وستنیک) به چاپ رسید. جنایت و مکافات در ایران توسط مترجمین زیادی به فارسی ترجمه شده است، از جمله کیوان (انتشارات ارسطو)، محسن سلیمانی (انتشارات امیرکبیر)، امیر اسماعیلی (انتشارات تونس)، مهری آهی (انتشارات خوارزمی)، بهزاد (انتشارات دنیای کتاب)، هانیه چوپانی (انتشارات فراروی)، اصغر رستگار (انتشارات فردا و انتشارات نگاه)، احد علیقلیان (انتشارات ماهی و انتشارات مرکز)، علی صحرایی (انتشارات مهتاب)، لوبا روایینیا (انتشارات نگارستان کتاب)، مریم امیری و آرزو پیراسته (انتشارات پارمیس) و پرویز شهدی (انتشارات کتاب پارسه). قدیمی ترین ترجمه کتاب از بهروز بهزاد است و دیگری از مهری آهی که از دهه چهل تا کنون، بارها تجدید چاپ شدهاند. تمامی ترجمهها، محاسن خاص خود را دارند و سلیقه مخاطبان در این زمینه متفاوت است، اما به طور کلی ترجمه مهری آهی، اصغر رستگار و احمد علیقلیان نسبت به سایر ترجمهها مورد استقبال بیشتری قرار گرفتهاند و همواره پرفروش بودهاند.
جنایت و مکافات روایتگر انسانیست که فشار اقتصادی و فقر باعث فوران خشم فروخوردهاش میشود؛ رادیون رومانویچ راسکولنیکف، جوان ۲۳ سالهای که ذهن روشن و افکار متفاوتش او را با اطرافیان بیگانه کرده است. او به دلیل فقر، تحصیل و دانشگاه را رها میکند و برای پرداخت بدهیها و گذران زندگی، ناچار به امانت گذاشتن وسایلش نزد پیززن رباخوار همسایه، آلینا ایوانونا، میشود؛ اما یک روز برای بهدست آوردن پول بیشتر و بهدنبال همان اصول و افکار پیچیده ذهنی تصمیم به قتل پیرزن میگیرد. مکافاتی که در پی این جنایت گریبان راسکولنیکف را میگیرد و سیر تحول شخصیتی وی، رمان را گیرا و خواندنی میکند.
داستایفسکی طرح رمان جنایت و مکافات را در سالهای مشقتبار تبعیدش در سیبری میپروراند و نگارش آن را هم در سالهای بعد از تبعید و در زمان تنگنای مالی و غم از دست دادن همسر و برادرش به پایان میبرد. او جنایات و مکافات را اقرارنامهای در شکل رمان میداند، چرا که داستان آن انعکاسی از زندگی پرفراز و نشیب خود اوست. بررسیها نشان میدهد که داستایفسکی بارها این رمان را بازنویسی کرده، بار اول با زاویه دید اول شخص و به شکل یادداشتهای روزانه شخصیت اصلی و بار دیگر به شکل اعتراف در دادگاه و بعد از آن بهصورت خاطرات قهرمان داستان در دوران بعد از زندان، که گاهی به صورت اول شخص و گاهی سوم شخص روایت می شده (روش ابداعی داستایفسکی)، اما درنهایت زاویه دید سوم شخص و شیوه روایتی را که اکنون در این رمان میخوانیم را ترجیح داده است.
جنایات و مکافات رمانیست که روزبهروز لایههای مختلف انسانی، اجتماعی، فلسفی و روانشناسیاش بیشتر آشکار میشود و تاثیرگذاری آن را در دنیای ادبیات پررنگتر می کند.
ارسال دیدگاه