بیچارگان (Poor Folk)
فئودور داستایوسکی (زادهی ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ – درگذشتهی ۹ فوریه ۱۸۸۱) نویسندهی مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصربهفرد آثار وی، روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. اکثر داستانهای وی سرگذشت مردمیست عصیانزده، بیمار و روانپریش است، درست مثل خود نویسنده. «بیچارگان» در ایران توسط خشایار دیهیمی (نشر نی)، محمد مجدی (بوتیمار)، ایاز حدادی (انتشارات عطایی) و نسرین مجیدی (روزگار) ترجمه شدهاست که نشر نی، بیشترین بازنشر این کتاب را در کارنامه دارد.
«بیچارگان» یا «مردم فقیر» نخستین رمان داستایوسکیست که آن را در سال ۱۸۴۶وقتی ۲۰ سالش بود نوشت. او قبل از چاپ، کتاب را به امانت نزد گریگاروویچ گذاشت، نکراسف همراه گریگارویچ داستان را مطالعه کرد و با این خبر که گوگول تازهای ظهور کردهاست، رمان را به نزد بلینسکی (منتقد مشهور آن زمان) برد و او بر حرف نکراسف را تایید کرد. به این صورت داستایوسکی با این اثر توانست وارد محافل ادبی روشنفکران مطرح زمان خود شود و راه را برای رسیدن به موفقیت هموار کند.
رمان به صورت روایت نامهای میان دو تن است. دختری جوان و مرد مسنی از خویشاندانِ دخترک، که در دو مجتمع کنار هم زندگی میکنند و ترجیح میدهند به جای دیدار حضوری، به جهت شایعات همسایگان، از طریق مستخدمهای با هم نامهنگاری کنند. موضوع داستان روایت فقر است. عدهای این رمان را متأثر از داستان شنل نوشتهی نیکولای گوگول میدانند.
سبک رمان «بیچارگان» ناتورالیستیست و وضعیت فعلی دو شخصیت اصلی داستان آنقدر ملالانگیز است که بارها و بارها مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهد.
با اینکه همه منتقدان اعتقاد دارند که داستایوسکی تا قبل از رفتن به سیبری جوانی خام بیش نبود، اما کتاب «بیچارگان» او را یک رمان مهم تلقی میکنند؛ رمانی که میتوان آن را مهمترین اثر او تا قبل از خلق شاهکارهایش بعدیاش دانست. بنابراین اگر قصد دارید داستایوسکی بخوانید و نمیدانید از کدام کتاب او شروع کنید، رمان بیچارگان مناسبترین گزینه خواهد بود.
الهه ملک محمدی
داستانهای روسی - قرن ۱۹م.
۲۰۸ صفحه - رقعی (شومیز) - چاپ ۷ - ۱۱۰۰ نسخه ISBN: ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۰۶۹-۴
تاریخ نشر:۹۵/۰۶/۲۴ قیمت :۱۲۴۰۰۰ ریال
ارسال دیدگاه
darya
بیچارگان رو وقتی بخونید واقعا به حال شخصیتهاش احساس بیچارگی رو حس میکنید. و فقط همین.
1399-01-10اگه از داستایفسکی خوندید و دوست داشتید حتما این کتاب رو هم دوست خواهید داشت ولی من دوستش نداشتم چون فقط یکی از دردهای اجتماع رو بیان میکنه. همین. البته همینم خوبه ولی من فکر میکنم برای این دوره کافی نیست. الان لازمه که در کنار درد، درمانش هم گفته بشه.
کتاب به صورت نامههایی بین ماکار دیووشکین و واروارا دابراسیلووا نوشته شده و از بین این نامهها میشه داستان کلی رو فهمید. و خب واضحه که بیچاره هم هستند.
پیشنهاد نمیکنم بخونیدش.