کتاب نازنین و بوبوک اثر مشهورترین نویسندهی روسی، فئودور داستایوسکی، است. در مقدمهای که داستایوسکی بر این کتاب نوشته است، آمده: «از خوانندگان حکایتم پوزش میخواهم که اینبار به جای خاطرات روزانهی معمولی، فقط به نوشتن حکایتی اکتفا میکنم. حقیقتاً در حدود یک ماه مشغول تهیه این داستان بودهام. این داستان را خیالی نامیدهام. و حال آن که شخصاً معتقدم که درحقیقت واقع است؛ ولی از طرف دیگر خیالی هم هست، مخصوصاً شکل حکایت تخیلی است، به این دلیل لازم میبینم که به طور بدوی آن را توصیفی بکنم.»
نویسنده در داستان بوبوک به گورستانی میرود و آنقدر به مردگان نزدیک میشود که گفتوگوی آنها را از درون قبرها میشنود و با بازگو کردن این گفت و شنودها، مخاطب را به تفکر وا میدارد.
ویژگی منحصر به فرد آثار داستایوسکی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. سورئالیستها مانیفست خود را براساس نوشتههای داستایوسکی ارائه کردهاند. اکثر داستانهای وی همچون شخصیت خودش، سرگذشت قهرمانی است عصیان زده، بیمار و روانپریش. او ابتدا برای امرار معاش به کار ترجمه پرداخت و آثاری چون اورژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد. بعدها و بهخصوص پس از پشت سر گذاشتن تجربهی تبعید در سیبری آثاری نوشت که تقریباً به تمامی زبانهای جهان ترجمه شده است و الهامبخش بزرگترین نویسندگان و متفکران پس از او بوده است.
این کتاب نخستینبار با ترجمهی رحمت الهی در سال ۱۳۳۳ توسط بنگاه نشر کتابهای جیبی منتشرشده و انتشارات علمیوفرهنگی به تازگی آن را چاپ مجدد کرده است.
فروغ فرهی
ارسال دیدگاه