رمان روسی «خانم صاحبخانه» (به انگلیسی: The Landlady) اثری از فئودور داستایوسکی است که در سال 1847 منتشر شد. جنایت و مکافات، بیچارگان، برادران کارامازوف و ابله از برجستهترین آثار این نویسنده، شهرت جهانی دارند.
نسخهی فارسی «خانم صاحبخانه» در سال 1335 روانهی بازار کتاب ایران شد. پرویز داریوش آن را ترجمه کرد و انتشارات نگاه به انتشار رساند. سروش حبیبی هم ترجمهی دیگری از این کتاب را با عنوان «بانوی میزبان» ارائه داده که توسط نشر ماهی به چاپ رسیده است.
خانم صاحبخانه روایت زندگی دانشمند جوانی به نام «واسیلی میخالویچ اردنیف» است که فردی منزوی، خیالپرداز و سودایی ست. او دائماً در رویاست و وقتی چشم باز میکند حقیقت خصمانه در برابرش ایستاده است. اردنیف از دنیا روی برگردانده و در گوشهای به تحقیقات علمی خود مشغول است. صاحبخانهی او زنی ست که ناگهان تصمیم به کوچ میگیرد. بنابراین او هم مجبور میشود به دنبال خانهای جدید بگردد. در گیر و دار تلاش برای پیدا کردن خانه، با دختری به نام کاترین آشنا میشود و این آشنایی او را از کنج عزلت به هیاهوی دنیای عشق میکشد. اردنیف برای نزدیکتر شدن به کاترین، خانهی پیرمردی به نام «مورین» را اجاره میکند که دختر هم در همان خانه زندگی میکند. داستایوسکی در این رمان به بررسی روانشناسانهی شخصیتها و زوایای ذهنی آنها میپردازد. علاوه بر اردنیف، مورین و کاترین، شخصیت دیگری به نام «یاروسلا وایلیچ» وجود دارد که نزدیکترین دوست اردنیف به شمار میرود. ماجرای این داستان که در ژانر گوتیک است در شهر سن پترزبورگ اتفاق میافتد.
عدهای رمان «خانم صاحبخانه» را که روایتگر عشق اردنیف به کاترین است برگرفته از زندگی شخصی خود نویسنده میدانند. داستایوسکی نیز در دورهای درگیر رابطهای عاشقانه بوده و علاوه بر آن شباهتهایی با شخصیت اصلی داستان دارد.
اکرم حیدری
داستانهای روسی - قرن 19م.
ارسال دیدگاه