زمانی که یک اثر هنری بودم (به فرانسوی Lorsque j'étais une œuvre d'art و به انگلیسی When I Was a Work of Art) اثر اریک امانوئل اشمیت (۱۹۶۰) رماننویس، نمایشنامهنویس و فیلسوف مشهور فرانسوی است که در ایران اغلب او را به خاطر نمایشنامهی «خرده جنایتهای زن و شوهری» به یاد دارند. این کتاب تا به حال به زبانهای کرهای، ایتالیایی، لهستانی، پرتقالی، آلمانی، یونانی و... ترجمه شده است. برگردان فارسی این کتاب در سال ۱۳۸۷ توسط آسیه حیدری و فرامرز ویسی انجام شده و نشر افراز آن را تاکنون بارها تجدید چاپ کرده است.
داستان دربارهی جوانی ۲۰ ساله به نام تازیو است که در برابر برادرانش که افرادی موفقند، خود را شکستخورده میداند، به همین خاطر تصمیم به خودکشی میگیرد و برای این کار درهی عمیقی انتخاب میکند تا خودش را از آنجا به پایین پرتاب کند. در این حین به هنرمند معروفی به نام زئوس برخورد میکند که از او ۲۴ ساعت فرصت میخواهد تا برای او هویت و زندگی تازهای بیافریند و زندگیاش را ارزشمند کند. هنرمند از او مجسمهای میسازد که هنری است، اما طبق قرارداد، هویت انسانیاش را از دست داده و این آغاز ماجراست...
فضای داستان «زمانی که یک اثر هنری بودم» و تغییر هویت انسانی، مسخ کافکا را به خاطر میآورد، اما اشمیت نگاه دیگری به این قضیه دارد. اشمیت انسان مسخ شدهی خود را حاصل هنر انسانی میداند که سرنوشت نهاییاش همچنان به دست خود انسان رقم میخورد، نه هنر در خدمت سرمایهداری؛ هنری که هر روز تعریف جدیدی از زیبایی ارائه میدهد و هرچقدر انسان آگاهی کمتری داشته باشد، بیشتر در دام آرزوهای بیپایان و بیارزش غرق میشود.
فرناز ابراهیمی
داستانهای فرانسه - قرن ۲۰م.
۲۴۰ صفحه
ارسال دیدگاه
Aidin Orkhani
زمانی که یک اثر هنری بودم کتاب جالبیه، داستانش در مورد تغییر انسان به شیئه، چیزی که تو هر انسانی میتونه آزارنده باشه، اما کسی این ریسکو میپذیره که دلش نمیخواسته زنده بمونه و تغییرش به شی رو معادل مرگ میدونه. اما اتفاقات بعد از این تبدیل شدن، تازه بهش ارزش انسان بودنو یاد میده و در برابر این تغییر طغیان میکنه
1398-08-06Mehribanooo
زمانی که یک اثر هنری بودم، داستان استحاله یک انسان به یک مجسمه و مجددا تبدیلش به انسانه، انسانی که از زندگیش راضی نیست و میخواد خودکشی کنه، اما به پیشنهاد یه هنرمند، تبدیل میشه به یه اثر هنری، زندگی جدیدی رو تجربه میکنه و اتفاقاتی رو میبینه که به اهمیت اون «من» اولیش پی میبره. کتاب در عین حال شرح حال هنرمندایی هم هست که ذات هنر رو به خاطر هنر بودنش دوست ندارند، بلکه حاشیههای هنر درگیرشون کرده و حاضرند هنرو قربانی کنن تا خودشون مطرح باقی بمونن. کتاب روی ذهن تاثیر شگرفی میذاره و آدمو به فکر فرو میبره تا بفهمه نقش واقعیش توی زندگی چقدره و حذفش چه تاثیری میذاره. خوندن کتاب رو توصیه میکنم.
1398-07-16mryshahr
مدتها بود میخواستم این کتاب را دوبارهخوانی کنم. کتابهایی در لیست دوبارهخوانی من وارد میشوند که از آنها صحنهها یا حسهایی خاص در ذهن من بیدار مانده باشند و دلم بخواهد دوباره برای درک بیشتر مزه مزهشان کنم. زمانی که یک اثر هنری بودم، از آن جهت در لیست دوبارهخوانیهای من بود که گاهی به یاد تلاش شخصیت اصلی داستان برای اثبات انسانیتش میافتادم و به این فکر میکردم که چند نفر از ما در چنین حال و هوایی هستیم، چند نفر از ما در حال جبران اشتباهی هستیم که روزی با شرایط روحی بد مرتکب شدیم و الان باید برای رسیدن به جایگاه درستی که لیاقتش را داریم با چنگ و دنبال مبارزه کنیم...
1398-07-10این اثر از اشمیت با اینکه اثری خوب و به یاد ماندنی است، ولی برای من نسبت به بقیه آثارش محبوبیت کمتری دارد. البته اینکه در این مساله ترجمه هم موثر باشد را بعید نمیدانم. چون کتاب مشکلات ویرایشی زیادی دارد و گاهی اصلا مشخص نیست که در دیالوگهای دوطرفه کی راوی عوض میشود و یا حتی کی از صحنهای به صحنه بعد میرویم.
با این همه خوشحالم که اتفاقی و دقیقاً بعد از ۹ سال دوباره فرصتی برای خواندن پختهتر این کتاب پیدا کردم. ریویوی قبلی را هم محض خاطره شدن از احساساتی شدن آن موقعم در مواجهه با این کتاب نگه میدارم. :)
جمعه ۲۲ تیر ۱۳۹۷
-------------------------------------
وحشتناک بود... همون طور که تو متن پشت جلد کتاب نوشته شده بود، یک هنرمند جنجالی مردی رو که می خواسته خودکشی کنه رو از این کار منصرف می کنه و از اون یک اثر هنری می سازه! یک مجسمه که حرکت می کنه و راه میره و حتی حرف می زنه...ولی این اثر هنری بعد از مدتی به دنبال به دست آوردن حقوق انسانی از دست رفته اش میره و .... ه
روایت روون اریک امانویل از این داستان اینقدر منو شگفت زده و حیرون کرد که گاهی با بهت به خطوط کتاب نگاه می کردم! تصور چنین اتفاقات و دید خارج از انسانیت اطرافیان این اثر هنری شکه کرده بود منو
...
این اثر هنری خوندن داره بدفرم
!!!
چهارشنبه ۲۲ تیر ۸۸