هیاهوی زمان نوشتهی جولین بارنز نویسندهی انگلیسی است که چهاربار نامزد دریافت جایزهی بوکر شده. از آثار دیگر او میتوان به «برای طوطی فلوبر»، «انگلستان انگلستان»، «آرتور و جورج» و «درک یک پایان» اشاره کرد که کتاب آخر جایزهی بوکر را برای او به ارمغان آورد. بارنز با اسم مستعار «دن کاوانا» نیز چندین رمان جنایی با محوریت کارآگاهی به اسم دافی نوشته است.
هیاهوی زمان اولین رمانی است که بارنز بعد از بردن جایزهی بوکر منتشر کرده که یک رمان هیبریدی است( ترکیب داستان و زندگینامه). بارنز پیشتر هم در دو رمان طوطی فلوبر و آرتور و جورج بهترتیب سراغ زندگی فلوبر و آرتور کانن دویل رفته و روایت خود را از زندگیشان ارائه داده. هیاهوی زمان دربارهی دمیتری دمیتریویچ شوستاکوویچ از مشهورترین آهنگسازان قرن بیستم است. شوستاکوویچ به واسطهی دورانی که درش زندگی میکرده، زندگی پُرفراز و نشیبی داشت؛ انقلاب را دید، دوران استالین و جنگ دوم جهانی و در نهایت دوران خروشچف را.
کتاب به سه بخش تقسیم شده است که هر یک از این بخشها روایتکنندهی یک مقطع زمانی در زندگی شخصی و حرفهای شاستاکوویچ هستند. بخش نخست اینگونه آغاز میشود که شاستاکویچ در مقابل آسانسور آپارتمانش آماده با چمدان ایستاده تا مأموران از راه برسند و او را ببرند آن هم به خاطر این که اپرای لیدی مکبث ناحیهی متسنسک به مذاق رفیق استالین خوش نیامده و روزنامهی پراودا _روزنامهی رسمی حزب کمونیست- آن را آش در هم جوش به جای موسیقی نامیده است. این تازه سرآغاز تنشها و کابوسهایی است که شاستاکوویچ با آنها مواجه خواهد شد... .
این کتاب با ترجمههای مختلفی منتشر شده است که ترجمههای سپاس ریوندی، نشر ماهی و پیمان خاکسار، نشر چشمه نسبت به دیگر ترجمهها، مورد استقبال بیشتری قرار گرفتهاند.
موضوع(ها):
داستانهای انگلیسی - قرن ۲۰م.
ارسال دیدگاه