موضوع(ها):
نامههای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که گرچه عنوان «نامه» را بر پیشانی دارد، اما از شکل متعارف نامهنگاری فراتر میرود و میتوان هر بخش آن را بهصورت یک متن ادبی خواند؛ متنی که دریچهای است به روی چشماندازهایی رنگارنگ که نویسنده حاصل پرسههای خود در آنها را از طریق کلمات با مخاطب در میان گذاشته و مخاطب را در مشاهدات گوناگون خود شریک کرده است. نویسنده در این کتاب نیز همچون کتاب قبلی با نثری شیرین از علاقهها، دلمشغولیها و خاطراتش سخن میگوید. از سینما، طبیعت، فیلمهای قدیمی، کتابها، محلههای پراگ و تهران قدیم و هزار چیز دیگر. هر نامه عنوانی دارد و کتاب، درمجموع شامل یک مقدمه و 14 نامه است. آنچه میخوانید قسمتی است از نامهای از این کتاب که عنوانش هست «غار علیبابا»: «سلام و صفا بر تو باد در این صبح سرد سهشنبهای چهارده ژانویهای. مثل برق گذشت (زمان برای پیرها سریعتر میگذرد!). این را در آن قهوهخانه مألوف (بوفه داخل کتابخانه شهر که دیدهای) مینویسم. در این ساعت فقط بنده هستم و یک خانم و یک آقا و صدای خرخر دستگاه قهوه درست کنی که شبیه به خرخر گربههاست (یادشان به خیر)».
ارسال دیدگاه