کتاب «پینوکیو» یکی از آثار برجسته و منحصربهفرد نویسنده ایتالیایی؛ «کارلو کلودی» به شمار میرود. قابلذکر است که این کتاب تا مدتهای در رده پرفروشترین کتابهای ایتالیایی قرار گرفت تا جایی که بخشهایی از آن در برنامه درسی مدارس مختلف ایتالیا قرار گرفت.
کتاب پینوکیو از چند شخصیت اصلی به نامهای پدر ژپتو، پینوکیو، روباه مکار، گربه نره، فرشته مهربون و نهنگ پیر برخوردار است.کتاب صوتی پینوکیو هم به کودکان و هم به بزرگسالان پیشنهاد میگردد، زیرا این کتاب هم از داستانی جذاب برای کودکان برخوردار است و هم نکات و احساسات ژرفی برای بزرگسالان.
قابلذکر است که براساس این کتاب به دفعات مکرر فیلمها و نمایشهای خیمهشببازی زیادی ساخته شده است. از جمله فیلمهای ساخته شده براساس این کتاب میتوان به اوتیک کوچولو، ماجراهای ژپتو، داستان واقعی پینوکیو، هوش مصنوعی، هزارتوی پینوکیو و... اشاره نمود.
ارسال دیدگاه
Serendipity
کتاب پینوکیو داستان پیر مردی است که در یک دهکده کوچک زندگی میکرد که همه او را پدر ژپتو صدا میکردند. او خیلی تنها بود و فرزندی هم نداشت.
1398-08-01کار ژپتو درست کردن عروسکهای قشنگ و شگفت انگیز است. یک روز ژپتو تصمیم میگیرد برای خودش عروسک چوبی قشنگی بسازد، این عروسک توسط یک فرشته جان میگیرد. آدمک چوبی پینوکیو، بازیگوش، جسور، اما تا حدودی دروغگو هست و هر وقت دروغ میگوید، دماغ باریکش، شروع به بلند شدن میکند به گونهای که، امکان راه رفتن را از وی میگیرد. در این داستان شخصیتهایی مانند پدر ژپتو، روباه مکار، گربه نره، فرشته مهربون در ماجراها حضور دارند.
Maryam
حدود ۱۶ سال پیش برای آخرین ساخته اقتباسی از پینوکیو ( ۲۰۰۲-روبرتو بنینی) نقدی خواندم که از آن زمان دید من رو به این داستان قدیمی تغییر داد. حالا با اینکه چیز زیادی از آن نقد خاطرم نبود ولی هنگام گوش دادن به کتاب صوتی پینوکیو احساس میکردم که باید جور دیگری این داستان را خواند. داستان پیرمردی که برای رهایی از تنهایی خود، عروسکی میسازد تا همدمش باشد. و آن عروسک جان میگیرد و با شیطنتهای خود بلای جان پیرمرد میشود. داستانی که بی شباهت به داستان خلقت آدم یا داستان بچهدار شدن همه نسلها از ابتدای خلقت تا کنون نیست.
1398-07-28شیطنتها، گول خوردنها، تنبلی، میل به بازی و تفریح و بازیگوشی، بیارادگی و وسوسه شدنهای پینوکیو را همه ما تجربه کردهایم و بارها و بارها با ندای وجدان مواجه شدهایم و خودمان را به خاطر اراده ضعیفمان ملامت کردهایم.
پینوکیو بارها و بارها با اینکه میداند کار درست چیست و باید چه کار کند ولی اسیر خواهشهای نفسانیاش میشود و البته که چوبش را میخورد. اینقدر چوبش را میخورد و بلاهای مختلف سرش میآید (که البته به نظرمن خیلی هم بدشانس است و گهگاه دلم برایش خیلی سوخت) تا اینکه تصمیم میگیرد بچه خوبی باشد و همانطور که دلش مهربان است، رفتار درستی نشان دهد. سرانجام هم مزد این رفتار خوبش را میگیرد و «آدم» میشود.
یکی از چیزهایی که برایم جالب بود این بود که پینوکیو از همان ابتدای جان گرفتنش، میل به گریز و بازیگوشی و تجربه کردن دنیا دارد. ولی پدرش به او متذکر میشود که باید مدرسه برود، درس بخواند و کار کند و خلاصه زحمت بکشد. همان گونه که خداوند نیز در قرآن میفرماید انسان را در رنج آفریدیم. گویی که این دنیا جایی برای آسایش و تفریح نیست و انسان همواره باید در تلاش و زحمت باشد.