فیلتر کتاب

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران کتاب

از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم

ادبیات

مترجم : مجتبی ویسی

معرفی کتاب از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم
هاروکی موراکامی نویسنده‌ی معروف ژاپنی است که کتاب‌هایش یکی پس از دیگری در سراسر جهان در حال ترجمه شدن است. در کتاب «از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم» (به انگلیسی What I Talk About When I Talk About Running)، در واقع خودزندگی‌نامه‌ای هنرمندانه و جذاب است که به شکل رمان نوشته شده. مترجم این اثر به فارسی مجتبی ویسی، برگردان یک‌دست و روانی از کتاب ارائه داده، نشر چشمه آن را منتشر و بارها بازنشر کرده است. از آثار معروف او «کافکا در کرانه»، «جنگل نروژی»، «رقص، رقص»، «زن خفته»، «فیل غیب می‌شود»، «خرس‌های پاندا: به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد» و... است. نشریه‌ی گاردین موراکامی را در ردیف بزرگترین رمان‌نویسان زنده‌ی جهان قرار داده است و آثارش به بیش از ۴۲ زبان ترجمه شده. او جوایز مختلفی دریافت نموده است که از مهم‌ترین‌هایش جایزه‌ی فرانتس کافکا بوده است. او در آثارش اغلب به مقوله‌های بحران هویت و رابطه، سقوط ارزش‌های انسانی، کمبود معنویت و تأثیر مخرب ذهنیت معطوف به کار در جامعه‌ی ژاپن پرداخته است. در آثار او ردّ پای سوررئالیسم و پست‌مدرنیسم دیده می‌شود.
در کتاب «از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم» موراکامی از تأثیر ورزش دو در زندگی، شکل گرفتن شخصیت و کار نویسندگی‌اش حرف می‌زند. او که بر خود الزام کرده که هر روز حتماً به قدر ۸ کیلومتر بدود، بر استقامت، پیگیری، داشتن هدف و ارتقای مداوم خود تأکید می‌کند. این اثر در واقع فلسفه‌ی زیستن و طرز نگاه او به مقوله‌ی حیات است. روایت موراکامی از زندگی‌اش روایتی خطی نیست، بلکه بین امروز و گذشته در گردش است، حتی گاه با تخیل نیز می‌آمیزد. فصل‌های کتاب ترتیب زمانی منطقی ندارند، امّا با این حال کتاب انسجام و زیرساخت بسیار محکمی دارد و همه‌ی روش‌هایی که به کار می‌برد با حساب و کتاب است. او معمولاً عنوان‌های کتاب‌هایش را از کتاب‌ها یا موزیک‌هایی که دوست دارد اقتباس می‌کند. عنوان این اثر را هم از مجموعه‌ی داستانی نوشته‌ی ریموند کارور به نام «از عشق که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم» برداشته است.
«از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم»، نه فصل، یک پیش‌گفتار و یک پس‌گفتار دارد. موراکامی از دهه‌ی ۳۰ زندگی خود به طور جدی شروع به نوشتن کرد. اوّلین داستانش درحالی که داشت مسابقه‌ی بیس‌بالی را از تلویزیون تماشا می‌کرد به ذهنش خطور کرد. در آن زمان او یک کلوپ موسیقی جز را اداره می‌کرد و تنها نیمه شب‌ها فرصت نوشتن داشت، امّا بعدها تصمیم گرفت برای این‌که به طور حرفه‌ای و فنی بنویسد آن کلوپ را ببندد و تمام تمرکزش را بر دویدن و نوشتن بگذارد. او معتقد است که نویسنده باید برای خود هدف شخصی تعیین کند. مواردی را که برایش در نوشتن اهمیت دارد مشخص نماید و سعی کند حتماً آن‌ها را در اثر خود پیاده کند؛ همیشه در رقابت دائمی با خود باشد و تحسین و تشویق‌ها در کارش تأثیری نکند تا همواره در تکامل باشد و هر روزش بهتر از روز پیش. مطالعه‌ی این کتاب بسیار الهام‌بخش است و موراکامی به حق می‌تواند الگویی از یک انسان منظم، هدفمند و با پشتکار باشد که به زندگی خود معنا داده است.
محدثه میرجعفری

داستان‌های ژاپنی - قرن ۲۰م.



قسمتی از کتاب

انسان برای رسیدن به چیزی ارزشمند گاهی لازم است به اعمال به ظاهر بی‌خاصیت دست بزند. باید توجه داشت که فعالیت‌های به ظاهر بیهوده ممکن است به نتایجی غیرقابل انتظار منجر شوند.

کتاب های مشابه