معصوم پنجم یا حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد (به روایت خواجه ابوالمجد محمد بن علی بن ابوالقاسم ورّاق دبیر) کتابی است از هوشنگ گلشیری، از تأثیرگذارترین داستاننویسان معاصر ایرانی، که میان سالهای ۱۳۵۴ و ۱۳۵۷ نوشته شده و اغلب آن را رمانی به حساب میآورند که تقلیدی است داستانی از شیوهی روایت تاریخنگارانهی بیهقی و دیگران. کتاب نخستین بار در سال ۱۳۵۸ با غلطهای فراوان چاپ شد. بار دوم، در زمستان سال ۱۳۹۵، فرزانه طاهری، همسر گلشیری، نسخهی بهتری از آن را توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رساند.
همانطور که از نام کتاب برمیآید، داستان با روایتی آغاز میشود که مردم شهری، هر روز قبل از طلوع آفتاب اسبی سیاه را آماده و به دروازهی شهر میبرند تا اگر سوار (منجی) آمد، بر آن سوار شود و هر روز غروب، این اسب را به جای خود برمیگرداندند... .
گلشیری دربارهی این اثر میگوید: «تحریر اول این داستان را در ۱۳۵۵ نوشتم. چاپ آن همان سالها امکانناپذیر بود و این خود شاید توفیقی بود؛ چرا که بخش برنشستن بر اسب در نسخهی اول خلاصه آمده بود. در تحریرهای بعدی قسمتهایی بر آن افزوده شد و نیز چیزهایی اینجا و آنجا، اما استخوانبندی همان بود که بود. در مورد نثر حرف بسیار است که چه کردهام یا چه میخواستهام بکنم. به هر صورت، به صوابدید ناشر قرار بود لغتنامهای به آن افزوده شود. این را میگذاریم برای چاپ بعدی، بدین امید که یکی از اساتید بر من منت گذارد و خودش بر آن بنگارد همانگونه که بر کتب قدیم، یا اگر حوصلهای پیدا شد چنین کاری خواهم کرد که البته به درازا خواهد کشید و ... خلاصه این که فعلاً همین است که هست و گمان من این است که به هر صورت نثر میتواند راهگشا باشد تا دیگران یا به قول بوالمجد کاتبان دیگر در این راه چه کنند، ما که کار خود کردیم و این دفتر را همینجا میبندیم و دنبال راه دیگری میرویم تا دیگران چه بگویند و چهها کنند.»
فاطمه محمدبیگی
موضوع(ها):
داستانهای فارسی - قرن ۱۴
حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد: به روایت خواجه ابوالمجد محمدبن علیبن ابوالقاسم وراق دبیر
ارسال دیدگاه