اين كتاب جلد سوم از كتاب «خونآشام» است. 20 سال از زماني كه «جان شانو»، مرد اورشليمي افسانهاي، دروازههاي زمان را شكافت و «ديكن» و همراهانش را به دنيا آورد، گذشته است؛ 20 سالي كه در آن ردي از شانو نبود و ديكن در شهر «اتحاد» حكمراني ميكرد و ميخواست سرزميني موعود از تصورات خود بسازد؛ اما سواران اورشليمي مرگ و خشونت را در زمين گسترانيدهاند تا اينكه مسيحياي از راه ميرسد كه قصدش دادخواهي براي كشتهشدگان است. شانو مجروح و با حافظهاي معيوب با تنها روشي كه ميشناسد به مقابله شرارت و بيعدالتي ميرود و...
ارسال دیدگاه