فیلتر کتاب

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران کتاب

نارتسیس و گلدموند

ادبیات

مترجم : سروش حبیبی

نارسیس و گلدموند اثر هرمان هسه، ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی - سوییسی و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات سال ۱۹۴۶، است. آن‌چه درباره‌ی رمان پرآوازه‌ی نارسیس و گلدموند که در سال ۱۹۳۰ منتشر شده، می‌توان گفت این است که صحنه‌های آن به لحاظ زمانی مربوط به سده‌های میانه است اما از قرن خاصی حکایت نمی‌کند. طرح کلی رمان انباشته از ماجراهای گوناگون است که طی آن دوگانگی عقل و احساس در قالب دو شخصیت اصلی یعنی نارسیس و گلدموند تجسم می‌یابد.
هسه در این کتاب داستان دوستی یک شاگرد صومعه به نام گلدموند را با معلم جوانش، کشیشی به نام نارسیس، روایت می‌کند و در کتابش از تضادهای میان انسان معناگرا و حس‌گرا می‌نویسد. برخی منتقدان بر این باورند که «نارسیس و گلدموند» آغاز دوره‌ی جدیدی از خلاقیت هسه است.
گلدموند پسر مو طلایی و زیبایی است که از کودکی تحت تأثیر تربیت خشک و بی‌نهایت منضبط پدر قرار داشته و هرگز فرصتی برای بیان ملکونات قلبی‌اش نداشته است. او به خواست پدر به‌عنوان طلبه به مدرسه الهیات واردشده و در آنجا طبق پیشنهاد «نارسیس» دوست و استادش، از طلبه بودن دست می‌کشد و راهی متفاوت با گذشته همراه با تجربه‌های فراوانی را در پیش می‌گیرد. گلدموند عشق را برتر از همه‌چیز در زندگی می‌داند و این برخلاف عقاید نارسیس است که تارک ‌دنیا است و مانند اکثر راهبان و آخرت اندی‌شان عشق را نفی می‌کند. نگارنده با بیان عقاید متفاوت و شیوه‌ی زندگانی نارسیس و گلودمند دوگانگی عقل و احساس را به تصویر می‌کشد.
این کتاب در ایران با ترجمه‌ی محمد بقایی و توسط نشر تهران در سال ۱۳۹۲ چاپ گردید.

فروغ فرهی



هرمان هسه
هرمان هسه هِرمان هِسِه (به آلمانی: Hermann Hesse) (زادهٔ ۲ ژوئیهٔ ۱۸۷۷ - درگذشتهٔ ۹ اوت ۱۹۶۲ میلادی) ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی-سوییسی و برندهٔ جایزهٔ نوبلِ سال ۱۹۴۶ در ادبیات است.

قسمتی از کتاب

ما خورشید و ماه هستیم، دوست عزیز؛ دریاییم و خشکی. هدف ما، نه تبدیل شدن به هم، بلکه درک یکدیگر است؛ آموختن دیدن دیگری است و احترام گذاشتن به او برای چیزی که هست: هر کدام، نقطه ی مقابل و مکمل دیگری.

ارسال دیدگاه

 mryshahr

mryshahr

نارتسیس و گلدموند
کتابی که اینقدر از خوندنش لذت بردم که واقعاً نمی دونم چطوری باید توضیحش بدم. شاید کتابی باشه که بد نباشه هرکسی بخوندش. شاید با خوندنش راه زندگی خیلی ها تغییر کنه. شاید با خیلی از شک و تردید های خودشون کنار بیان و بتونن جسارت تغییر و مواجه شدن با اون رو در خودشون ایجاد کنند...
نارتسیس و گلدموند کتابی بود که برای من همین نقش رو ایفا کرد. یه روزگاری با خوندن ماهی سیاه کوچولو و بعدتر انجمن شاعران مرده خط سرنوشتم تغییر کرد و جدی تر شد، و الان هم این کتاب باعث شد گلدموند درونم بیدار بشه و راه خودش رو پیدا کنه...
از بهترین هدایایی بود که تو زندگیم گرفتم
ممنون رز سیاه
:)



تاریخ مطالعه: سیزدهم دی 1388

1398-07-23