"دوراس "در سال ۱۹۶۹ کتاب "گفتا که خراب اولی "را مینویسد و چند ماه بعد فیلمی بر اساس آن میسازد. وی در اواخر همان سال با دو تن از نویسندگان نشریه "کایه دو سینما") "ژاک ریوت "فیلمساز و منتقد فرانسوی و "ژان ناربونی "منتقد مدرس سینما) درباره چندوچون این اثر به گفتوگو مینشیند که ترجمه آن در بخش دوم کتاب آمده است. دوراس درباره کتاب خاطرنشان میکند": کتاب گفتا که خراب اولی "به مفهوم داستانی کتابی است "روال شکسته."میشود گفت که جملات جای خود را دادهاند به توضیحات صحنهای، شبیه اشارات کوتاه در مکتوب نمایش; کلماتی نظیر آفتاب، روز، هفتمین روز، گرما، نور گسترده، غروب، و جز اینها ... اینها اشارات اختصاری معمول در نمایشنامه یا فیلمنامهنویسی است. در واقع خواستهام که هنگام قرائت متن، عناصر کاملاً تهنشین شدهای از سبک در کار حفظ شود. بههیچوجه نمیخواستم که کار به عنوان یک رمان تلقی شود، خوانده شود. علت استفاده از این نوع جملهبندی همین بود ... من این کتاب را بر اساس نوعی خلأ، که در وجود خودم احساس میکردم نوشتم. [در این رمان] آلیسا زنی است که ویران میکند و در پی این است تا سلطه تمامعیار جنون را مستقر کند."...
موضوع(ها):
دوراس، مارگاریت، ۱۹۹۶ - ۱۹۱۴ - مصاحبهها
داستانهای فرانسه - قرن ۲۰م.
ارسال دیدگاه