کتاب حاضر، اولین رمان از «احمدرضا احمدی» شاعر معاصر ایرانی که داستان پیرمردی را از منظر من راوی و زبان پیرمردی روایت میکند. در کتاب میخوانیم: پیرمردی به خاطر سکته قلبی و جراحی بعد از آن، چشم چپش را از دستداده است. پیرمرد از همسرش جدا شده است و در آپارتمانی در مجتمعی بزرگ به تنهایی زندگی میکند. همسر سابق پیرمرد مدام به او زنگ میزند تا با او صحبت کند اما پیرمرد خیلی سرد جواب او را میدهد. برادر پیرمرد خودکشی میکند. او بعد از تشییعجنازه برادرش به آپارتمان میآید که تلفن زنگ میزند، صاحبخانه است و به پیرمرد میگوید فقط یک ماه فرصت دارد تا خانه را تخلیه کند.
موضوع(ها):
داستانهای فارسی - قرن 14
ارسال دیدگاه