کتاب مجموعه داستانهای کوتاه ژاپنی سده بیستم میلادی، با موضوعات اجتماعی و انسانی ست. داستانها: «راننده تاکسی خون آشام»، «شهر او»، «جشنواره شیر دریایی»، «درخت بیدکور و دختر خفته»، «آینه» و... . در خلاصه داستان «درخت بیدکور و دختر خفته» آمده: پسر جوانی، به دلیل موقعیت ایجادشده، مجبور به ترک کار خود در یک شرکت تبلیغاتی کوچک، در توکیو شده، و به زادگاهش بازمیگردد. در همان سال، رابطهی او با نامزدش بههمخورده، و مادربزرگش نیز فوت میکند. پسر جوان، به خواست عمّهی خود، پسرعمّه اش را، که ده سال از او کوچکتر است، نزد پزشک گوش میبرد. پسر جوان در طول مسیر بیمارستان، به یاد داستان دوست دبیرستانی خود (درخت بیدکور باعث ناشنوایی دختر زیبایی شده و مردی برای نجات او به بالای تپّه میرود) و مرگ ناگهانی دوستش میافتد. او، پسرعمه ی خود را درگیر بیدکوری میبیند، که گردههایش به گوش پسرک نفوذ کرده و کم کم او را ناشنوا میکند.
موضوع(ها):
داستانهای کوتاه ژاپنی - قرن 20م.
ارسال دیدگاه