همه ما خاطرات فراوانی از ساعتهای پایانی و آخرین لحظههای باقیمانده تا تحویل سال داریم؛ خاطراتی فراموشنشدنی و ماندگار. یک عالمه کار عقبافتاده که تلاش میکنیم تا قبل از سالتحویل انجام دهیم؛ اما فکر کنید که یک جادوگر ساعات پایانی سال را چگونه میگذراند؟ و چه کارهایی برای انجام دادن دارد؟ آیا اصلاً جادوگران اهمیتی به ساعتهای پایانی سال میدهند؟ پاسخ این پرسشها را میتوانید در کتاب «شربت آرزو» اثر میشائیل انده که بهتازگی با ترجمه آیدا علوی از سوی نشر پیدایش برای نوجوانان منتشرشده است، پیدا کنید.
میشائیل انده، از نویسندگان برجستهی آلمانی است که نهتنها آثاری تأثیرگذار درزمینهی ادبیات کودک و نوجوان خلق کرده، بلکه برای بزرگسالان نیز متون ادبی و فلسفی و نمایشنامههایی بهیادماندنی نگاشته است. آثار ادبی این نویسندهی بزرگ برای او جوایز بسیار ارزندهای را به ارمغان آوردهاند و براساس کتابهایش فیلمهای سینمایی و تلویزیونی و نمایشهای رادیویی ساختهاند و آثارش به 40 زبان ترجمهشده و بیش از 30 میلیون نسخه از آنها در جهان به فروش رسیده است. کتاب «شربت آرزو» سال 1990 میلادی برنده یکی از جوایز سالانهی ادبیات کودک و نوجوان سوئیس شده است و بااینکه سالها از انتشار آن در کشور آلمان میگذرد، کماکان از نظر موضوعی تازگی دارد و از آثار موردعلاقهی کودکان و نوجوانان است.
انده در این کتاب ساعات پایانی سال برای یک جادوگر را به تصویر میکشد. دقیقاً 7 ساعت. داستان از ساعت 5 شروع میشود و دقیقهبهدقیقه با اتفاقاتی که در هرلحظه برای جادوگر والامقام عضو هیأت مخفی جادوگران، رخ میدهد، ادامه مییابد، ساعت پنج، ساعت پنجوهشت دقیقه، ساعت پنجویازده دقیقه، ساعت پنجوبیستوسه دقیقه، ساعت پنجوسی دقیقه... ساعت یازدهوپنجاهوپنج دقیقه و درنهایت ساعت دوازده.
جادوگر دیوون همچنانکه به فکر درستکردن شربت جادوییاش است تا آنها قبل از سال نو در فروشگاهها به خورد مردم بدهد، در آزمایشگاهش متوجه فردی میشود که از سوی عالیجناب جهنمی که حامی او است، آمده و به او یادآوری میکند که طبق قراردادی که با عالیجناب جهنمی بسته، در ازای این که قدرت تصمیمگیری زیادی داشته باشد و صاحباختیار زمین و آسمان و همه مردم دنیا باشد، باید به یک سری تعهدات عمل میکرده اما یک سال گذشته و او به تعهداتش مانند این که تا پایان سال بهطور مستقیم یا غیرمستقیم نسل 10 گونه حیوان را از زمین بردارد، آب پنج رودخانه را سمی کند یا دستکم پنج بار آب یک رودخانه را آلوده کند، حداقل 10 هزارتا درخت را برای همیشه ریشهکن کند، هرسال یک مرض واگیردار کشنده بین حیوانها و انسانها یا همزمان بین هردو شایع کند، هرسال آبوهوای شهرهای مختلف را آنقدر دستکاری کند و بههم بریزد که فصلهای مختلف سال جابجا شوند و یا قحطی و خشکسالی بیاید یا سیل و باران، عملنکرده است و فقط چند ساعت پایانی سال را وقت دارد به این تعهدات عمل کند و تصمیم میگیرد در لحظات پایانی سال کمکاریاش را جبران کند؛ اما مااوریتزیو، گربهی جادوگر دیوون و یاکوب قارقاری، کلاغ خانگی خاله ویرونی از نقشهی جادوگرها سردرمیآورند و تلاش میکنند نقشهی آنها را بهم بریزند.
ارسال دیدگاه