معرفی کتاب از کوچهی رندان
عبدالحسین زرینکوب نویسندهی بهنامِ عرصهی پژوهش در ادبیات کلاسیک، کتاب «از کوچهی رندان» را در باب زندگی، اندیشه، احوال و اشعار حافظ (720-792 هجری قمری)، از بزرگترین سخنپردازان ادبیات فارسی نوشته است. این کتاب در 12 بخش نوشته شده: 1. شهر رندان 2. فیروزهی ابواسحقی 3. میان مسجد و میخانه 4. رند و محتسب 5. سرود زهره 6. سخن اهل دل 7. رؤیا و جام جم 8. دو رند 9. رند در بنبست 10. در دیر مغان 11. از میکده بیرون 12. عشق، کدام عشق؟
از کوچهی رندان برای نخستین بار در سال 1349 منتشر گردید. تا به امروز دو انتشاراتِ امیرکبیر و سخن اقدام به انتشار آن کردهاند و نسخهی انتشارات سخن بارها تجدید چاپ شده است. خالق این اثر که نویسندهی آثار معروفی همچون «بحر در کوزه» و «پله پله تا ملاقات خدا» دربارهی مولانا، «پیر گنجه در جستجوی ناکجاآباد» پیرامون نظامی گنجوی، «نامورنامه» دربارهی فردوسی و شاهنامه هم هست، در این اثر خود با قلمی تا حد امکان بی طرف، اشعار و زندگی حافظ شیرازی را معرفی کرده، دربارهی اوضاع و احوال اجتماعی شیرازِ آن زمان و حاکمان آن گفته و شرایط زمان حافظ را ترسیم کرده است.
زرینکوب با قلم توانای خود از زوایای مختلف شخصیت حافظ و پرسوناژ معروفِ غزلهای او یعنی «رند» را بررسی کرده است. او گاه حافظ را از منظر عارف و گاه از جایگاه عاشق، گاه فردی منتقد به دستگاه حکومت و گاه دوست شاه دیده است. عبدالحسین زرینکوب یک منظر ثابت از حافظ به ما نمیدهد و ابهامها و نسبیتها را در شعر و شخصیت او در نظر میگیرد.
بعد از خواندن این کتاب ما به دیدگاه موشکافانهتری دربارهی حافظ میرسیم، اما هنوز هالهی ابهام از پیرامون این شاعر زیرک کنار زده نمیشود و احتمالاً نباید و نمیشود هم که کنار زده شود، چرا که خاصیت هنرِ حافظ است که رندانه، دین و دنیا و عافیت و عاقبت را با هم در یک جا جمع کند و به هر دو با هم پشتِ پا بزند. رند حافظ به قول زرینکوب کسی است که از هر چه رنگ تعلق بپذیرد آزاد است و اعتنایی به هیچ چیزی ندارد. نه مسجد و مدرسه و نه خانقاه و نه حتی میخانه و کُنشت نمیتواند حافظ را پایبند خود کند و او سَر از همهی اینها بیرون میکند. در عین دوستی با شاه شجاع او را نقد میکند و در عین حال که گاه تقاضایی دارد، از اینکه بیتقاضا بشود ابایی ندارد.
ظرافت نگاه دکتر زرینکوب همراه بهروز بودنش به نسبت محققان پیشین، شناخت خوبی از سیمای هر چند هنوز مبهم حافظ به ما میدهد. زرینکوب خیلی تلاش کرده که در دام افسانههایی که اطراف این شخصیت وجود دارد نیفتد و با دانش تاریخی خود به او بنگرد، اما نمیتوان گفت صد در صدِ فرضیاتی که دربارهی حافظ میگوید حقیقت دارد. زرینکوب متری دربارهی حافظ بدست میدهد که حائز اهمیت است، او میگوید وقتی کلام حافظ را میتوان تأویل به معنایی فراحسی و معنوی کرد، که معنای ظاهری آن کافی نباشد، یا ضرورت و نیاز این تأویل احساس شود و یا دیگر سخن وی را با آنچه مفهوم حسی و مادی آن اقتضا کند، نتوان تفسیر کرد.
جهانبینی حافظ را اگر بخواهیم فقط در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه «عشق» است، عشق که در مقابل آن هر چیزی بیرنگ میشود و تمام دنیا با آن رنگ و جلایی دیگر میگیرد. رند حافظ عاشقانه به جهان مینگرد و با عشق در عین لذّت بردن از زیباییها، از تقاضاها و امیال مادی دور میشود. هیچ چیزی باعث نمیشود که این مرغ بام ملکوت به آستان ذلّت و خواری فرود بیاید، هرچند که از عالم خاکی قفسی خوش آب و رنگ برایش ساخته باشند. خواندن کتاب از کوچهی رندان برای همهی حافظدوستان و کسانی که میخواهند معنای رندِ او را دریابند لازم است.
محدثه میرجعفری
حافظ، شمسالدینمحمد، - 792 ق. - نقد و تفسیر
ارسال دیدگاه