این کتاب سه بخش دارد که راوی بخش اول و سوم آن بلا اسوان است و بخش دوم آن توسط جیکوب بلک روایت میشود. اتفاقات هر بخش در ادامه بخش قبلی رخ میدهند و داستان آن ادامه داستان کتاب قبلی به نام کسوف است. بخش اول کتاب با ازدواج بلا سوان و ادوارد کالن آغاز میشود و آنها به ماه عسل در یکی از جزایر برزیل میروند. بلا در آنجا باردار میشود در صورتی که خودش هنوز انسان و ادوارد خونآشام است ...
موضوع(ها):
داستانهای آمریکایی - قرن ۲۰م.
۷۲۶ صفحه.
ارسال دیدگاه
Maryam
چطور حاضر شده بودم مادر دوستداشتنی، نامتعادل و سادهدل خودم را به بهانهی به دست آوردن استقلال در زندگی، رها کنم؟
۱۳۹۹-۰۱-۰۲Maryam
چارلی از آن دست آدمهایی نبود که احساساتشان را آشکارا بروز میدهند. من هم این ویژگی را از او به ارث برده بودم.برای همین بود که من هم مثل او نگاهم را به سمت جلو دوختم و گفتم ...
۱۳۹۹-۰۱-۰۲Maryam
تنها بودن احساس خوبی به من میداد. وقتی تنها بودم لازم نبود بیدلیلی لبخند بزنم و راضی و خشنود به نظر بیایم.
۱۳۹۹-۰۱-۰۲Maryam
بنا به دلالی نامعلومی وضعیت روحی و عاطفی من، به سختی با مخزن اشکهایم گره خورده بود. به طور معمول هنگام عصبانیت میگریستم، که البته جز احساس حقارت و خواری بیشتر، ثمرهی دیگری نداشت.
۱۳۹۹-۰۱-۰۲Maryam
تجربهی شخصیام نشان داده بود که در بیشتر موارد، خداوند همهي موهبتها را به یک نفر اعطا نمیکند.
۱۳۹۹-۰۱-۰۲Maryam
تا حالا هیچکس به شما نگفته که زندگی چیز منصفانهای نیست؟
۱۳۹۹-۰۱-۰۲Maryam
- تو رو ناراحت میکنم؟
۱۳۹۹-۰۱-۰۲- نمیشه گفت. بیشتر از دست خودم عصبانی هستم. افکار من رو خیلی راحت میشه از روی چهرهام خوند. مامان من اسم من رو گذاشته بود: کتاب گشود.
Maryam
همیشه وقتی تو سرحال هستی، حال منم بهتر میشه.
۱۳۹۹-۰۱-۰۲Maryam
اعتراف کردم: من در کنار تو خیلی احساس امنیت میکنم.
۱۳۹۹-۰۱-۰۲Maryam
تنهایی کارلیسل، اونو وادار به این کار کرد. به طور معمول، پشت هر انتخابی همیشه همین دلیل وجود داره ... تنهایی...
۱۳۹۹-۰۱-۰۲Maryam
بیشتر از نود ساله که من میون همنوعهای خودم و همنوعهای تو راه میروم. همیشه فکر میکردم که در نوع خودم، موجود کاملی هستم، اما نمیدونستم دنبال چیام. چیزی پیدا نکردم چون تو هنوز به دنیا نیومده بودی
۱۳۹۹-۰۱-۰۲Maryam
موقع خوندنش احساس میکردم دارم وبلاگ یا دفترخاطرات شخصی یک فرد رو میخونم. و مدام تعجب میکردم از اینکه جزئيات رو اینقدر دقیییق و ریز بیان کرده. هرچند همین بیان جزئيات گاهی باعث خستگی میشد. اینقدر که شاید تا سال دیگه طول بکشه خوندم جلد بعدی کتاب!
۱۳۹۹-۰۱-۰۲