در داستان تنور مانند سایر داستانهای این کتاب با کودکی روستایی مواجه هستیم دختری یازدهساله که مادرش برای انجام کاری به شهر رفته است. پدر او مجبور میشود نان بپزد و در حین پخت نان ابوها و سبیلش سوخته است. وقتی نانشان تمام میشود دخترک در فرصتی که پدرش خانه نیست تصمیم میگیرد نان بپزد و مراحل آن را با ترس از سوختن و افتادن در تنور و همچنین با شوق انجام میدهد و موفق به پختن چند نان میشود تا وقتیکه پدرش به خانه بازمیگردد...
موضوع(ها):
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
ارسال دیدگاه