نمایش فیلتر
(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)
موضوع(ها):شعر فارسی - قرن ۱۴۱۶۸ صفحه
0
- آینه های ناگهان | نویسنده: قیصر امین پور | ناشر: افق
افق
ارسال دیدگاه
درد، حرف نیستدرد نام دیگر من استمن چگونه خویش را صدا کنم؟
ای نمی دانم!هرچه هستی باش!اما کاش...نه،جز اینم آرزویی نیست:هرچه هستی باش!اما باش!
وقتي تو نيستينه هستهاي ماچونانكه بايدندنه بايدهامثل هميشه آخر حرفمو حرف آخرم رابا بغض ميخورمعمـري استلبخندهاي لاغر خود رادر دل ذخيره ميكنم: باشد براي روز مباداامادر صفحههاي تقويمروزي به نام روز مبادا نيستآن روز هر چه باشدروزي شبيه ديروزروزي شبيه فرداروزي درست مثل همين روزهاي ماستاما كسي چه ميداند؟شايدامروز نيز روز مباداباشدوقتي تو نيستينه هستهاي ماچونانكه بايدندنه بايدهاهر روز بيتوروز مباداست
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایمشعرای قیصر خیلی دلنشینه و همیشه ورد زبونمه
دیدگاه شما پس از تایید در سایت ثبت میشود , در صورتی که بیش از 300 کاراکتر باشد , 100 امتیاز میگیرید
ارسال دیدگاه
1shiiiwaaa
درد، حرف نیست
1398-09-06درد نام دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟
1shiiiwaaa
ای نمی دانم!
1398-09-06هرچه هستی باش!
اما کاش...
نه،جز اینم آرزویی نیست:
هرچه هستی باش!
اما باش!
1shiiiwaaa
وقتي تو نيستي
1398-09-06نه هستهاي ما
چونانكه بايدند
نه بايدها
مثل هميشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض ميخورم
عمـري است
لبخندهاي لاغر خود را
در دل ذخيره ميكنم: باشد براي روز مبادا
اما
در صفحههاي تقويم
روزي به نام روز مبادا نيست
آن روز هر چه باشد
روزي شبيه ديروز
روزي شبيه فردا
روزي درست مثل همين روزهاي ماست
اما كسي چه ميداند؟
شايد
امروز نيز روز مبادا
باشد
وقتي تو نيستي
نه هستهاي ما
چونانكه بايدند
نه بايدها
هر روز بيتو
روز مباداست
1shiiiwaaa
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم
1398-09-06شعرای قیصر خیلی دلنشینه و همیشه ورد زبونمه