کتاب حاضر، داستاني است که در آن صبحي پناهجويي است که در اردوگاه پناهندگي به دنيا آمده و فقط زندگي پشت حصارها را ميشناسد. تا اينکه با دختري بههمريخته و عجول به اسم جيمي آشنا ميشود که در سمت ديگر حصار زندگي ميکند. اين داستان، داستان ميليونها انسان است.
ارسال دیدگاه