«حکایت عشقی بی قاف، بی شین، بی نقطه» مجموعه داستانی از مصطفی مستور نویسنده و مترجم ایرانیست که در سال ۱۳۸۴ توسط انتشارات چشمه منتشر شد و در دسترس خوانندگان قرار گرفت. از مصطفی مستور چندین مجموعه داستان، رمان، ترجمه و پژوهش در بازار کتاب موجود است که از مهمترین آنها میتوان به «روی ماه خدا را ببوس»، «من دانای کل هستم»، «چند روایت معتبر»، «من گنجشک نیستم»، «استخوان خوک و دستهای جذامی»، «سرشت و سرنوشت» (ترجمه) و... اشاره کرد.
کتاب حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه، مجموعهای از شش داستان کوتاه با عناوین: «مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت»، «چند روایت معتبر دربارهی اندوه»، «چند روایت دربارهی کشتن»، «سوفیا»، «چند روایت معتبر دربارهی خداوند» و «حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه است» است که با محوریت روابط انسانی و عشق نوشته شدهاند. داستانهای این کتاب را میتوان ادامهی دو مجموعهی دیگر مستور، «چند روایت معتبر» و «استخوان خوک و دستهای جذامی» دانست. مستور در این داستانها با نثر و شیوه نگارشی خاص خود خواننده را به گونهای در جریان اتفاقات قرار میدهد که گویی قصهی زندگی اوست که روایت میشود. شخصیتهای داستانهای مستور اگر درگیر رابطهای عاطفی میشوند، در آن شکست میخورند. در «مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت» و «چند روایت معتبر دربارهی خداوند» هر دو شخصیت مرد از سوی زنهایشان رها شدهاند. داستان آخر که عنوان مجموعه از نام آن گرفته شده، دربارهی عشقی مکاتبهای میان دختر و پسری ست که به صورت اینترنتی با هم در ارتباط هستند و به شیوهی مکالمه نوشته شده است. به طور کلی زنها در نوشتههای مستور نقش مهمی دارند و شاید به همین علت است که او کتاب خود را به آنها تقدیم کرده و آنان را ساکنان سمت روشن و معصوم و معنادار زندگی میداند.
آثار مصطفی مستور تاکنون در مسابقات و جشنوارههای زیادی برگزیده شدهاند که از جملهی آنها میتوان جشنوارهی قلم زرین و مسابقهی داستان نویسی صادق هدایت را نام برد.
اکرم حیدری
داستانهای فارسی - قرن ۱۴
ارسال دیدگاه