نويسنده در کتاب حاضر با بهکارگيري رويکرد سيستمي در مطالعات اجتماعي تلاش کرده است تا حد زيادي اين نياز را تأمين کند. ويژگي خاص نظريه او غير از فرارويکردي بودن، مطالعه رفتار جامعه از طريق رصد عملکرد خرده سيستمهاي اجتماعي آن، ازجمله سيستم هنر، و مقايسه تواناييهاي آنها با انسان است. در اين مطالعه ميانرشتهاي، هنر بهسان جامعهاي در مقياس خرد و زيباشناسي بهمثابه خود توصيف گريهاي سيستم هنر معرفي ميشود.
ارسال دیدگاه