کتاب هنر درمان، نوشتهی اروین دیوید یالوم استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد میباشد که شامل نامهای سرگشاده به نسل جدید رواندرمانگران و بیمارانشان است.
یکی از مهمترین روشهای ما برای انکار مرگ آن است که باور میکنیم استثنا هستیم، خود را متقاعد میکنیم که از ضرورتهای زیستی برکناریم و زندگی با همان خشونتی که با دیگران رفتار کرده، با ما تا نمیکند. یادم هست چندین سال پیش، به دلیل ضعف بینایی به یک اپتومتریست مراجعه کردم. او سنم را پرسید و گفت:« چهلوهشت، هان؟ خوب، درست موقعش است!» گرچه آگاهانه میدانستم که حق با اوست، فریادی از عمق وجودم برمیآمد و بانگ میزد که: «موقعِ چی؟ برای کی وقتش رسیده؟ شاید برای تو و بقیه وقتش برسد، ولی برای من نه!» آری، قدم نهادن به دوران نهایی زندگی مرا میترساند. اهداف، امیال و آرزوهایم به شکلی قابل پیشبینی تغییر میکند. اریک اریکسون در بررسی چرخهی زندگی، این مرحله را دوران تولید نسل یا زایایی نامیده است؛ مرحلهای که فرد از خودشیفتگی عبور کرده و توجه، به جای بسط خویش، به مراقبت و پرورش نسلهای بعدی معطوف میشود. حال که به هفتاد سالگی رسیدهام، بینش اریکسون را بهتر درک میکنم. مفهوم زایایی او را بهخوبی حس میکنم. میخواهم آموختههایم را منتقل کنم. و هرچه زودتر، بهتر.
یالوم را در ایران با آثار مشهور دیگرش نیز میشناسند مانند کتاب «درمان شوپنهاور» و «وقتی نیچه گریست». این کتاب با قلم شیوای سپیده حبیب به فارسی روان ترجمه شده و نشرقطره این اثر را در ۲۸۸ صفحه به چاپ رسانده است.
فروغ فرهی
ارسال دیدگاه