کتاب سقلمه (nudge)، یکی از کتابهای کاربردی در حوزهی اقتصاد رفتاری است که توسط ریچارد تالر اقتصاد دان دانشگاه شیکاگو و کاس سانستین به رشتهی تحریر در آمده است. در ایران نشر شفاف در سال ۱۳۹۷ آن را به ترجمهی مهدی حبیباللهی، بهاره شیرزادی و کوثر ایزکشیریان وارد بازار کرده؛ همچنین نشر هورمزد در همان سال به انتشار ترجمهی مهری مدآبادی از این کتاب همت گمارده است.
سقلمه در مورد «انتخابها»ست، اینکه معمولا چطور انتخاب میکنیم و چگونه میتوانیم انتخابهای بهتری داشته باشیم. این کتاب رتبهی پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز و بهترین کتاب سال از دید اکونومیست و فایننشال تایمز را بدست آورده است.
آمازون در مورد این کتاب که بیش از ۷۵۰ هزار نسخه از آن را به فروش رسانده، میگوید: کتاب سقلمه دید انقلابی جدیدی برای تصمیمگیریهای ما است.
در مصاحبهی آمازون با ریچارد تالر، وقتی منظور او از «سقلمه» و دلیل نیاز مردم به این سقلمه را میپرسند، جواب میدهد: «منظور از سقلمه، هرچیزیست که تصمیمهای ما را تحت تأثیر قرار میدهد. به طور مثال یک تریای دانشگاهی میتواند به دانشجویان برای داشتن رژیم بهتر سقلمه بزند و برای این کار سالمترین غذاهای خود را در معرض دید قرار دهد. در حال حاضر ما فکر میکنیم که وقت آن رسیده که مؤسسات، به همراه دولت، با به خدمت گرفتن "علم انتخاب" بیش از پیش کاربرپسند شوند و زندگی را برای مردم راحتتر کنند و به آنها در راستای بهتر شدن زندگیهایشان سقلمه بزنند.»
این کتاب دارای ۴ بخش اصلی است که در بخش اول به بررسی تفاوتهای انسانها و econها (موجوداتی کاملاً منطقی که در تصمیمگیری همیشه به مبانی اقتصاد پایبندند و به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت هستند) میپردازد و سپس تعدادی از جهتگیریهای ذهنی (bias) را بررسی کرده و در نهایت مفهوم کلی معماری انتخاب را بیان میکند.
در بخشهای ۲ و ۳ با هدف بهبود تصمیمگیری در مسائل مهم زندگی، به بررسی موردی تصمیمهای ما در مورد پول و سلامتی پرداخته است. در بخش چهارم مسالهی آزادی در تصمیمگیریها و انتخاب، موضوع اصلی است و تلاش شده که به سوالاتی مانند «آیا ما در تصمیمگیریهای خود کاملاً حق انتخاب داریم؟» و «تا چه حد باید به افراد آزادی انتخاب داد؟» پاسخ داده شود.
در نهایت تمرکز کتاب روی ایجاد شرایط بهتر برای تصمیمگیری در انسانهایی ست که در زندگی انتخابهای زیادی دارند، ولی به علت ندانستن آمار و ارقام و به علت خطاهای شناختی اشتباه فکر میکنند و اشتباه تصمیم میگیرند.
نکته جالب کتاب این است که نشان میدهد انسانها در زندگی باید تصمیمهای زیادی بگیرند، اما بیشتر در تصمیمگیریهایی مثل طعم بستنی متبحرند، تا انتخاب رشته دانشگاهی، یا نحوهی سرمایهگذاری و خرید مسکن. علت این مساله هم مشخص است: انسانها بارها و بارها در معرض انتخاب بستنی قرار میگیرند، اما در بهترین شرایط فقط چندبار میتوانند خرید مسکن را امتحان کنند! لذا وظیفه سازمان، دولت، مدرسه، ارتش و همه سازمانهایی که در زندگی و تصمیمگیری آدمها نقش دارند، این است که با تکیه به مطالعات و تجربیات به مردم کمک کنند که بهترین تصمیم را با توجه به شرایطشان بگیرند.
۴۳۲ صفحه - رقعی (شومیز)
ارسال دیدگاه