در سنتی که از فرگه و راسل به ما رسیده است، نظریههای معنایی را یا بهصورت نظریههایی درباره معناها میبینند یا به صورت نظریههایی درباره شرایط صدق. اما گزارهها به مفهوم سنتی و کلاسیک خود اصلاً وجود ندارند و شرایط صدق نیز نمیتوانند همه اطلاعات مورد نیاز یک نظریه معنایی را در اختیار ما قرار دهند. در کتاب حاضر یکی از برجستهترین فیلسوفان زبان راهحلی برای خروج از این بنبست پیش مینهد. در این کتاب گزارهها به عنوان گونههایی از یک رویداد شناختی دانسته میشوند که در آنها یک کنشگر ویژگیها یا رابطههایی را به چیزها نسبت میدهد و این کار را در زبان، در ادراک یا در اندیشه غیرزبانی خود انجام میدهد.
موضوع(ها):
معنی (فلسفه)
گزاره (منطق)
ارسال دیدگاه