نوشتار حاضر به منظور تحلیل جنبههای رمان فارسی تدوین یافته است. نگارنده در آغاز به خصوصیات رمان ـ که از لحاظ تاریخی در واقع همان رمان غربی است ـ نظری میافکند; سپس ویژگیهای رمان فارسی را بررسی مینماید. وی در قسمتی از کتاب آورده است": بدون شک رمان فارسی ظاهر و هیئت یک کلیت بههمپیوسته واحد را ندارد. آثار مختلفی با کیفیتهای گوناگون و بر اساس دیدگاهها و سبکهای کاملاً متفاوتی در این قلمرو ادبی نوشته شده است. تفاوت برخی از این آثار با یک دیگر، بسیار بیشتر از شباهت آنها به یک دیگر است ...در چند دهه اخیر ـ در واقع، پس از بوف کور صادق هدایت ـ رمان فارسی پا به دوران بلوغ نهاده است و امروز مردم به آثاری مانند سووشون، همسایهها، کلیدر، و شازده احتجاب همچون آثاری کلاسیک مینگرند. با این همه، رمان فارسی تاکنون در عرصه جهانی چندان حرفی برای گفتن نداشته است و به طور نسبی ناشناخته باقی مانده و مورد توجه جدی منتقدان قرار نگرفته و خصوصیات آن تحلیل نشده است ...قلمرو رمان فارسی هر چند در کلیت خود در بر گیرنده آثاری نا متجانس است، در نقطه اوج و شکوفایی، آنجا که به بهترین شکل وجود خود را مینمایاند، به تجانس میرسد ...در حالی که واقعگرایی استعلایی و زیبایی بازی زبانی و سبک آن میتواند هر خوانندهای را به طور کلی متأثر سازد، پرداخت ساده گره و طرح پیچیده داستان آن احتمالاً بیشتر خواننده مدرن را متأثر خواهد ساخت. در هر دو مورد، به هر رو نقاط ضعفی در قدرت کشش و جذبه این رمان وجود دارد. کلی نگری و تجرید روایت، بداعت محدود سبک، افق بسته گره، و انسجام و پیچیدگی بیش از حد طرح، کلیتی را به خواننده ارائه میدهد که میتواند او را دل خسته و افسرده بر جای گذارد."...
موضوع(ها):
داستاننویسی
داستاننویسی - مقالهها و خطابهها
داستانهای فارسی - قرن ۱۴ - تاریخ و نقد
ارسال دیدگاه