نویسنده در کتاب مهمترین مقولههای مربوط به نظریه را مطرح و بررسی کرده همچنین دیدگاههای گوناگون درباره هر یک را معرفی میکند. او از نقش نظریه در اندیشه درباره ادبیات، هویت انسانی، و قدرت زبان سخن میگوید و از این رهگذر، خواننده را با اندیشههای مربوط به دو دهه گذشته آشنا میکند. نویسنده یادآور میشود: نظریه میل به سلطه را در شما برمیانگیزد: امیدوار میشوید که با خواندن نظریه مفاهیمی را فراچنگ آورید که بتوانید به مدد آنها پدیدههایی را که به شما مربوط میشوند نظم دهید و درک کنید. اما نظریه سلطه را امکانناپذیر میسازد، علتش هم فقط این نیست که همیشه چیزهای بیشتری هست که باید دانست. علت دیگرش، که دقیقتر... است این است که نظریه خود یعنی چونوچرا کردن در نتایج حاصله و فرضهایی که نتایج بر آنها بنا شدهاند. ذات نظریه پنبه کردن رشتههاست، چون در مقدمات و مفروضات تردید میکند، در چیزهایی که فکر میکردید میدانید، بنابراین تأثیرات نظریه قابل پیشبینی نیستند. سلطه پیدا نکردهاید، اما همانجایی هم که قبلاً بودید نیستید. در خواندههای خود به طرقی جدید تأمل میکنید. پرسشهای متفاوتی دارید که بپرسید، و مفهوم ضمنی پرسشهایی را که در مورد خواندههایتان مطرح میکنید بهتر درک میکنید. مباحث اصلی کتاب ذیل این موضوعات طرح شده است: نظریه چیست؟، ادبیات چیست و آیا اهمیت دارد؟، ادبیات و مطالعات فرهنگی، زبان، معنا، تفسیر، فن بیان، بوطیقا، و شعر، روایت، زبان کنشی و هویت، هم ذات پنداری، و سوژه. پیوست کتاب نیز درباره مکتبها و جنبشهای نظری است. واژهنامه فارسی به انگلیسی و نمایه متن در انتهای کتاب آمده است.
موضوع(ها):
نقد ادبی
زبانشناسی ساختاری
زبانشناسی در ادبیات
ارسال دیدگاه