فیلتر کتاب

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران کتاب

کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد

ادبیات

مترجم : جهانبخش نورایی

«کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد» برای اولین بار در مارس ۱۹۵۸ در مجله «میتو» (در کلمبیا) به چاپ رسید و دومین اثر «مارکز» به شمار می‌آید. وی در این کتاب، زندگی سرهنگی پیر را روایت می‌کند که در اوج فقر به همراه همسرش، در انتظار دریافت حقوق مقرری به سر می‌برد. در آغاز داستان «مارکز» می‌گوید: «نزدیک به شصت سال از خاتمه آخرین جنگ داخلی تا به امروز ـ سرهنگ کاری نداشت جز صبر و انتظار. «نویسنده این داستان را زمانی به رشته تحریر در می‌آورد که روزگار خود او نیز دقیقاً مشابه سرهنگ است. وی از طرف روزنامه «آل اسپکتادور» به فرانسه اعزام شده بود که همزمان با تعطیلی روزنامه، به دستور دیکتاتور وقت کلمبیا، بی‌کار و در انتظار دریافت مقرری از روزنامه تعطیل شده است. باری! سرهنگ و همسرش، در انتظار دریافت حقوق ثانیه‌شماری می‌کنند و فقر بر خانه آنها سایه گسترده است. تنها دل‌خوشی این زوج پیر، یک خروس جنگی است به این امید که در مسابقه برنده شوند. البته آنها حتی قادر نیستند دانه خروس را تأمین کنند. یادآور می‌شود این داستان، زیر بنایی بود برای خلق رمان «صد سال تنهایی»، زیرا سرهنگ این داستان، همان سرهنگ شورشی «صد سال تنهایی» است که خزانه جنگ‌های داخلی را به «سرهنگ آئورلیانو» تحویل داد.

موضوع(ها):
داستان‌های کلمبیایی - قرن ۲۰م.



گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز گابریل خوزه گارسیا مارکز زاده ۶ مارس ۱۹۲۷ در کلمبیا – درگذشته ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ رمان‌نویس، نویسنده، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود.

قسمتی از کتاب

حالا آن پزشک جوان در پاکت محتوی روزنامه‌ها را گشوده و شروع به خواندن تیتر درشت آن کرد و سرهنگ نیز چشم از آن قفسه‌ی مربوطه برنمی‌داشت و منتظر بود ببیند که مامور پست کی مقابل آن‌ها می‌ایستد، اما پستچی این کار را نکرد، دکتر نیز خواندن روزنامه را قطع کرده و به سرهنگ و بعد به آن مامور پست نگریست که در پشت دستگاه تلگراف نشسته بود و سپس مجددا به سرهنگ نگاه کرده و بعد خطاب به پستچی گفت: ما داریم از دفتر شما می‌رویم. مامور پست هم بی‌آن که سرش را بلند کند گفت: هیچ نامه‌ای برای سرهنگ نرسیده است. سرهنگ احساس سرخوردگی کرد و به دروغ گفت: من منتظر دریافت نامه‌ای نبودم. بعد با نگاهی کاملا معصومانه به صورت پزشک نگریست و گفت: هیچ‌کس نامه‌ای به من نمی‌نویسد...

کتاب های مشابه