تاریخ بشر آکنده از قدرتطلبیهای جنونآمیز جنگ افروزان و کشتارهای انسانی است و اگرچه در این زمانه، نرخ کشتارهای ناشی از اعمال قدرت دولتها به اندازه گذشته «پربسامد» نیست، اما بازهم نمیتوان دولت را از اعمال خشونت منفک دانست. مصادیق خشونت و کشتار از گذشته تاکنون افراد را در جوامع مختلف با این پرسشها مواجه ساختهاند: «آیا انسانها به طور مادرزادی و ژنتیکی قاتل هم نوعان خود بودهاند یا چنین سیستمهای رعبآوری، محصول تمدن و طبقهبندیهای اجتماعی است؟
آیا دیگر کشی، تنها راه حفاظت از منافع مشترک و از بین بردن بیگانگان است یا استراتژیهای دیگری هم وجود دارد؟
در صورت تغییر الگوی دیگر کشی به الگوهای بدون خشونت، آیا دولت مفهوم خود را از دست نخواهد داد؟ در این صورت توزیع قدرت چگونه خواهد بود؟
آیا امید به تحقق اندیشههای مبارزه بدون خشونت اندیشمندانی چون «ماهاتما گاندی» و «ایمانوئل کانت»، در این زمانه و آینده وجود دارد یا همچنان این شیوه حکمرانی با قربانی کردن حقیقت و عدالت به نفع قدرت وجود خواهد داشت؟
کتاب فرهنگ صلح و دولتها، نتیجه پژوهشی است که مطالعه آن میتواند راه گشایی برای یافتن پرسشهای مطرح شده باشد.
ژوام ایونس پیم (Joám Evans Pim) نویسنده، پژوهشگر و برگزارکننده مرکز امنیت غیر کشتاری جهانی و فارغالتحصیل رشتههای روزنامهنگاری، انسانشناسی و علوم سیاسی گرایش صلح و سیاست بدون خشونت است. پژوهشهای وی عمدتاً یافتن پاسخهای نظاممند به چرایی لزوم اهمیت آموزش سیاستهای غیر کشتاری به دولتها و کالبدشکافی خشونت و کشتار بوده است. این مقاله نیز در همین راستا شامل «راهبردهایی برای تغییر الگوی قدرت، روایتهای هدایتگر، قصههای نو برای ساختن دنیای نو، زندگی بخشیدن به جای زندگی گرفتن و غیرنظامی ساختن دولتها» است.
نویسنده این کتاب به نقل از گلن پیاژه (دانشمند علم سیاست که برای نخستین بار واژه «غیر کشتاری» را معرفی کرد) به ضرورت اهمیت تلاش نظریهپردازان برای غیر کشتاری کردن نهادهای قدرت میپردازد. همچنین او تاریخچه پیشینه کشتار را معرفی میکند، این که مطالعات باستان شناسان نشان میدهد، در دوران پارینهسنگی، میانسنگی و قسمت اعظم دوره نوسنگی، انسانها عموماً از کشتن هم نوعان خود اجتناب میکردند، و جنگ بین هم نوعان و دیگر کشی محصول تمدن و عبور از دوران خوراک جویی و شکار به عصر کشاورزی و دامپروری است.
«ژوام ایونس پیم»، از عوامل تأثیرگذار در ترویج سیستمهای دیگر کشی در مبارزات و اعمال قدرت میگوید، وی معتقد است: پوشاندن ردای تقدس به اعمالی چون «هم نوع کشی» در رزمها، و نامیدن آنها با واژههای مقدسی مانند میهنپرستی و دفاع از منافع مشترک، قصهسراییها و شعر سراییهای حماسی و ملی که همواره در آنها قهرمانان مدافع وطن مورد تقدس و ستایش قرار میگیرند، پرورش غریزه رقابتجوییهای توام با خشونت و جنگطلبی در کودکان، از علل فربه ساختن نظام کشتار و عادیسازی خشونت در نهادهای قدرت و دولتها محسوب میشود. بنابراین تغییر باورهای باستانی و خلق معانی جدید برای واژهها و آموزش شیوه دیگری از گفتمان و ارتباط، گامهای ابتدایی برای ایجاد راهبردهای غیر کشتاری به شمار میرود.
نویسنده این کتاب در بخشی از کتاب به این نکته اشاره میکند: «جایی که بصیرت نیست مردم نابود میشوند و بصیرت محصول رو در رو شدن باورهای مخالف و پرهیز از تکگویی و تعصب خواهد بود»، از این رو اهمیت فرهنگسازی روانی در بین ملت و دولتها برای تحمل و تأمل بیشتر در رویارویی با عقیدههای مخالف گام مهمی در غیر کشتاری کردن سیستمها به شمار میرود. آموزش نبردهای غیرمسلحانه و غیر کشتاری به ارتشیها، به چالش کشیدن باورهای نظریهپردازنی که همواره به توجیه، تکریم و تجلیل دیگر کشیهای مقدس مابانه و سلحشورانه میپردازند و آشنایی با سیاستهای زندگی بخشی به جای کشتار و تحلیل الگوی اعمال قدرت بدون خشونت مهاتما گاندی از مباحثی است که خواندن این کتاب را جذاب و دلچسب میکند.
«زمانه توحش به سر آمده و شمارش معکوس دورهای از تاریخ که در آن «دیگر کشی» توجیهی نخواهد داشت آغاز شده است، ما باید از قدرت درون و غلبه بر طمع، ترس و تحمیق برای رسیدن به قدرتمندیهای جمعی و پایهگذاری تمدنی بدون وحشت و ترس ویرانی کمک بگیریم. فرهنگ تقدس و امتیاز دادن به اقدامات غیر کشتاری و زندگی بخشی باید در اولویت قرار بگیرد آنان که گذشته را نمیدانند، محکوم به تکرار آن خواهند.»
مریم بهریان (دانشجوی دکتری روانشناسی)
ارسال دیدگاه