موضوع(ها):
داستانهای کوتاه سوئدی - ادبیات نوجوانان
«مولین» خیاطی را در «یورن» آموخته بود، ولی آنچه میدوخت خوب نبود. او به حوالی «اینرلیدن» نقل مکان کرده بود و مدتها بود که کسی لباسی سفارش نداده بود. یک روز غروب، از پارچههای اضافی پشمی، پنبهای و متقال یک سوزندوزی دوخت و روی آن کلمهای عبرتآموز و امیدبخش دوخت. «آنتون لوند مارک» اهل «لاکابری» که برای سفارش دوختن پوستین از پوست سگش نزد او آمده بود، سوزندوزی را دید و آن را به قیمت خوبی خرید. از آن به بعد مولین سوزندوزیهای مزین و آراسته به علائم و نقوش کلام انجیل، ضربالمثلهای قدیمی و حکمت موروثی و سپس قصههای انجیل را میدوخت و تا آخر عمر به این کار مشغول بود. این مجموعه شامل شش داستان کوتاه دیگر با عناوین یک نامه: آب، یک نامه: عشق واقعی، الیس در لیلوبری، موعظة یکم و موعظة دوم است.
ارسال دیدگاه