کتاب «کوری» توسط نویسنده پرتغالی، «ژوزه ساراماگو» نوشته شده است. ژوزه ساراماگو پس از نوشتن این کتاب به شهرت جهانی دست یافت و در سال 1998 موفق به کسب جایزه نوبل برای نگارش کتاب کوری شد. همچنین قابل ذکر است که در سال 2008 یک فیلم براساس این کتاب ساخته شده است.
کتاب کوری دربرگیرنده داستانهای اخلاقی است، به طوریکه هدف نویسنده از نگارش این کتاب انتقال پیامهای اخلاقی به مخاطبان خود است. بدون شک بعد از خواندن و شنیدن کتاب کوری دقیقتر و با جزئیات بیشتری به زیباییهای دنیای پیرامون خود خواهید نگریست.
کتاب کوری روایتگر یک داستان بسیار تلخ و عذابآور است، به قدری دقیق نوشته شده و از متنی قوی برخوردار است که در هر قسمت از کتاب، مخاطب حس میکند که خود نیز بیناییاش را از دست داده است.
ارسال دیدگاه
golbahar_bookish
به نظرمن یه پیام نهانی که این کتاب داره اینه که از تمام لحظات و امکانات زندگیمون به خوبی استفاده کنیم.اون قسمت کتاب که شخصیت ها برای هم تعریف میکنند که اخرین چیزی دیدند چی بوده این پیام رو منتقل میکنه که تا میبینیم و توانایی دیدن داریم چیزهای زیبا و قشنگ ببینیم چون نمیدانیم اخرین باری که قرار است ببینیم کی هست.
1398-12-25golbahar_bookish
کتاب خیلی خوبی بود.از اون کتابهایی که بعد از تموم کردنش هم تنهات نمیذاره.و اینکه تا مدتها ذهن اون حادثه ها و دیالوگها را کنکاش میکنه.باهر بار فکر کردن به یه حادثه از کتاب میتونیم به یه مفهوم و مقصود جدیدی برسیم.
1398-12-25اینکه بیماری کوری واگیر باشه خیلی عجیب بود و ترسناک...من به شخصه بعد خوندن این کتال خداروشکر گفتم بابت نعمت بینایی...
golbahar_bookish
اینکه یه نفر بی دلیل کور بشه ترس داره.اما این ترس صرفا به خود فرد مبتلا و شاید به افرادی که براشون مهمه ترسناک باشه.و بیشتر شبیه نگرانیه تا ترس...چیزی که داستان رو وحشتناک کرده بود این بود که کوری ناگهانی و واگیر دار بود...اینکه یه فرد سالم از اینکه کور بشه بترسه حیلی ترسناکتره تا خود کور شدن..و افراد از همدیگه میترسیدند و فرار میکردند مبادا از هم کوری بگیرند.
1398-12-25golbahar_bookish
در رمان کوری اتفاقات وحشتناکی میفته که ترس رو بهم ذره ذره تزریق میکرد.با اینکه هر یکی دو صفحه که جلوتر میرفتم یه ذره ترس بیشتر بهم وارد میشد اما اینقدر کتاب جذابی بود که نمیشد زمین بزارم و هی دلم میخواست که ادامش رو بدونم و خیلی کنجکاو بودم.و تا اخر کتاب برام سوال بود که ایا همسر چشم پزشک هم کور میشه یا نه.
1398-12-25golbahar_bookish
یک جفت چشم زیبای درخشنده را وقتی کسی نمیتواند ببیند به چه دردی میخورد؟
1398-12-27golbahar_bookish
اگر نمیتوانیم مثل آدم زندگی کنیم دست کم بکوشیم مثل حیوان زندگی نکنیم.
1398-12-27golbahar_bookish
اینکه بخواهیم جسدی را به جای ادم کوری نگه داریم موجب بهتر شدن وضعیت نمیشود.کور بودن مساوی مرگ نیست.
1398-12-25golbahar_bookish
عالی
1398-12-25golbahar_bookish
همه ی ما یک زمانی احساس عجز و ناتوانی میکنیم.
1398-12-25golbahar_bookish
مردن بهتر از سلامتی کم است و اگر قرار باشد کسی بمیرد هرچه زودتر نمیرد بهتر است.
1398-12-25golbahar_bookish
ما هم که در این جا در قفس زندانی شدیم انگار کوری برای ما بس نبود که حالا دست و پاهایمان را هم بسته اند.
1398-12-25golbahar_bookish
غم و شادی برعکس اب و روعن میتوانند باهم مخلوط شوند
1398-12-25golbahar_bookish
دکتر نابینا و بدون چه سودی دارد؟
1398-12-25golbahar_bookish
فعلا بهتر است که نسخه ای نپیچم زیرا مانند این است که در تاریکی نسخه میپیچم.
1398-12-25golbahar_bookish
هیچ ادمی یک دفعه بینایی خود را از دست نمی دهد.
1398-12-25golbahar_bookish
کوری سفید چقدر ترسناکه:/
1398-12-25golbahar_bookish
من فکر نمی کنم که کور شدیم بلکه ما کور هستیم.کوری که بیناست.کورهایی که قادر به دیدن هستند اما نمی بینند.
1398-12-25golbahar_bookish
ممنون از لک لک بوک که چالش #کتاب_ناتمام گذاشتند که باعث شد من این کتاب جذاب رو بخونم.
1398-12-25golbahar_bookish
اسم کتاب کوری هست.خود واژه کوری هم میتونه صفت باشد ,هم اسم یک بیماری و هم کنایه.وقتی میگوییم فلانی کور است هیچی نمیبیند.این جمله را میشود چندجور تفسیر کرد..اولین مفهومی که به ذهن میرسد این است که فلانی بیماری کوری دارد.یا گاهی برای ادرس دادن و شناساندن فرد به دیگری از بیماری کوری او به عنوان صفت و ویژیگی ظاهری استفاده میکنیم...اما مفهوم کنایی این واژه به این صورته است که وقتی میگوییم فلانی کور است منظورمان این است که فلانی چشمهاش سالمند ولی درست نمیبیند در واقع حقیقت را انگونه که هست نمیبیند و یا نمیخواهد که ببیند.به اصطلاح چشمهایش را یا از ترس یا سهل انگاری و...روی حقایق میبندد.
1398-12-25که در این کتاب نویسنده همه ی این مفاهیم را باهم ادغام کرده است افرادی که دچار بیماری کوری شده اند.برای شناسایی یک دیگر از صفت کوری استفاده میکنند. کورهایی که نمیخواهند ببینند.
golbahar_bookish
این خیلی احمقانه به نظر می رسید که علت مرگ کسی را سوال کنند,چون با سپری شدن زمان علت مرگ از یادها می رود و فقط چند واژه باقی می ماند:"او از دنیا رفت."
1398-12-20