داستان کوتاه حاضر که برای نوجوانان به فارسی ترجمه شده، سرگذشت دختر بچهای 9ساله به نام "مری لینکس "است که زندگی را بدون امید سپری میکند .او پس از فوت پدر و مادرش در هندوستان نزد عمویش به انگلستان فرستاده میشود . آقای "کراون "ـ عموی مری ـ مردی ثروتمند و در عین حال مردی بی روح و سرد است که پس از فوت همسر محبوبش، بسیار غمگین، گوشهگیر و افسرده شده است. او صاحب خانهای بزرگ با باغی وسیع است. زندگی با او ورزگار را بر "مری " تلخ میکند. به طوری که هیچ دوست و سرگرمی ندارد .مری پس از ورود به این خانه اسرارآمیز، با چند پدیده عجیب رو به رو میشود که به تدریج پس از حوادثی به "راز "آنها پی میبرد. مرموزترین پدیده، باغی است که در آن همیشه قفل است و هیچ کس حق ورود به آن جا را ندارد. این ممنوعیت کنجکاوی مری را بر میانگیزد. تا این که یک روز دخترک کلید باغ اسرارآمیز را به دست میآورد، سپس با پسری آشنا میشود و به کمک او به راز باغ پی میبرد. کشفی که نه تنها زندگی مری بلکه حیات آقای کراون را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
ارسال دیدگاه