این کتاب چهارمین کتاب «فاضل نظری» در قالب غزل است. ضد یعنی نَفسِ أمّاره که انسان را امر میکند به بدی. به تعبیرِ نظری انسان از آن نفسِ امرکنندهی به بدیست که شکایت میبرد به خداوند و میگوید: «یا من إلیهِ شکوتُ أحوالی» و «یا من إلیه اشکو نفسی و تقصیرها»؛ نظری میگوید انسان این ضدِّ خود را «خود» میپندارد و از آن نزدِ پروردگارِ خویش شکایت میبرد.
موضوع(ها):
شعر فارسی - قرن ۱۴
ارسال دیدگاه
1shiiiwaaa
غمخوار من ! به خانه ی غم ها خوش آمدی
1398-09-06بامن به جمع مردم تنها خوش آمدی
بین جماعتی که مرا سنگ می زنند
می بینمت ، برای تماشا خوش آمدی
راه نجاتم از شب گیسوی دوست نیست
ای من ! به آخرین شب دنیا خوش آمدی...
پایان ماجرای دل و عشق روشن است
ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی
با برف پیری ام سخنی بیش از این نبود
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی
ای عشق ، ای عزیز ترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی
1shiiiwaaa
کامل ترین معنا برای عشق تنهایی است
1398-09-06این مجموعه شعر عالیه