«همهی افق» چهارمین مجموعه داستان فریبا وفی، رماننویس و نویسندهی داستان کوتاه معاصر است. رمانهای «پرندهی من» و «رؤیای تبت» از آثار او، برندهی چند جایزهی ادبی معتبر در ایران شدهاند. همچنین داستانهایی از او به زبانهای روسی، سوئدی، عربی، ترکی، ژاپنی، انگلیسی و آلمانی ترجمه شدهاند. همهی افق هشت داستان فال صنوبر، شبهای شعر، آواره و آزاد، پیادهروی در روز آفتابی، بعد از پایان، نه شهر من نه شهر او، بازار طلا و همهی افق را دربرمیگیرد.
ناشر دربارهی این اثر آورده است:«اغلب داستانها به دغدغههای زنان امروز ما میپردازد و به خشونتهای نادیدنی، سوءتفاهمات، ترسها، رنجهای ناشی از فقر فرهنگی و اقتصادی و... نظر دارد. در این داستانها راویان در جستوجوی شناخت دقیقتری از خود و دنیای اطرافشان هستند. روبهرو شدن با خود در خانهی یک فالگیر، داستان اول فال صنوبر و مواجهه با مرگ همهی افق داستان آخر این مجموعه را میسازد. در داستان آواره و آزاد زن در جستوجوی آزادی است و در داستان دیگری که منجر به انتقامگیری میشود به دنبال عشق. در هیچکدام از داستانها اتفاقات عجیبوغریب و ماجراهای تکاندهندهای رخ نمیدهد. تغییر، اغلب در شناخت و آگاهی درونی آدمها روی میدهد. فرم داستانها پیچیدگی خاصی ندارند و زبان نویسنده ساده و روان و به دور از تکلف است.»
این کتاب توسط نشر چشمه در سال ۱۳۹۵ چاپ گردیده است.
فروغ فرهی
ارسال دیدگاه