نويسنده در اين كتاب به بررسي اين موضوع ميپردازد كه چگونه تعصبات روانشناختي انسانها باعث ميشود آنان به گونهاي عمل كنند كه مغاير با منافع منطقي ايشان است. وي در اين كتاب بررسي ميكند كه چگونه سازمانهاي خصوصي و غير خصوصي ميتوانند به مردم براي بهبود و ارتقاي تصميمگيريهاي روزمرهشان كمك كنند. مطالعات نويسنده نشان ميدهد كه آنچه عامل تصميمگيري افراد است كمبود آگاهي و اطلاعات، ناتواني در كنترل رفتارهاي شخصي و نيز ملاحظات اجتماعي است. راهحل پيشنهادي نويسنده براي جلوگيري از بدرفتاري اقتصادي، زدن تلنگر به مردم است كه از آن طريق به خوشرفتاري اقتصادي روي آورند.
ارسال دیدگاه