کتاب حاضر، داستانی است که در آن مردی که در قرن نوزدهم در فرانسه توسط گیوتین محکومبه مرگ شده است، درحالیکه منتظر اعدام است، اندیشه و تفکرات، احساسات، و ترس خود را درباره اعدام مینویسد. نوشته او تغییر روحیه خود را نسبت به جهان خارج از سلول زندان در طول زندان خود نشان میدهد و زندگیاش را در زندان توصیف میکند، داستان با ورود یک کشیش به زندان برای طلب بخشش و توبه توسط زندانی و گفتگوهایی که بین آنها به وقوع میپیوندد؛ ادامه مییابد. او نام او را به آنچه او را به آن نام صدا میزدند (همچون، جنایتکار، قاتل، مجرم و...) صدا نمیکند، اما بهطور مبهمی اشاره میکند که او کسی را کشته است.
موضوع(ها):
داستانهای فرانسه - قرن ۱۹م.
ارسال دیدگاه