«زوربای یونانی» را جوان روشنفکری روایت میکند که تصمیم میگیرد برای مدتی کتابهایش را کنار بگذارد و برای راهاندازی مجدد یک معدن زغال سنگ به جزیره کرت سفر میکند. او را در این راه مردی یونانی به نام آلکسیس زوربا که بر حسب اتفاق با هم آشنا شدهاند، همراهی میکند. در این سفر زوربا تأثیر بسیار عمیقی بر مرد میگذارد و راوی در پایان به درک تازه ای از زندگی و لذتهای آن میرسد. از این کتاب یک اقتباس سینمایی موفق در سال ساخته شدهاست.
موضوع(ها):
داستانهای یونانی - قرن ۲۰م.
ارسال دیدگاه
golbahar_bookish
نیمه تمام پسش دادم به کتابخونه:(
1399-02-07zorbaa
زوربای یونانی داستان یه جوون کتابخونه که تصمیم میگیره سبک زندگیشو عوض کنه، راه میفته بره به جزیره کرت برا کار تو معدن، تو مسیر با زوربا آشنا میشه و با حرفهایی که میزنن، بینش جدیدی نسبت به زندگی پیدا میکنه. شخصیت زوربا برا من خیلی جالب بود، آدم رهایی که انگار زندگی رو فهمیده.
1398-07-15mina_reader
همهاش که چرا چرا میکنی! یعنی آدم نمیتواند بدون گفتن «چرا» کاری بکند؟ نمیتواند همین طوری برای دل خودش کار بکند؟ خوب، مرا با خودت ببر دیگر! مثلا بهعنوان آشپز. من سوپهای چنان خوبی میپزم که به عمرت نخورده و نشنیده باشی. (زوربای یونانی – صفحه ۲۳)
1398-07-10