زیر نگاه پدر

mryshahr

از بین تمام خاطراتی که بچه‌های فرمانفرما نوشتن، برای من زیر نگاه پدر جذابیت بیشتری داره. شاید به این خاطر که بقیه خواهر برادرای مهرماه خانم بیشتر خاطرات سیاسی یا فردی خودشون رو نوشتن، ولی مهرماه خاطرات جمعی و عمومی‌ترش از زندگی تو خونه باغ بزرگ پدرش فرمانفرما رو نوشته و حالت روایی و داستانی بودنش بیشتره.‏
قبل‌تر این کتاب رو صرفاً به خاطر علاقه‌م به این خانواده که از هم محلی بودن و حق آب و گل داشتن نشأت می‌گرفت خونده بودم. ولی دوباره خوانی این بارم از این کتاب و بقیه خاطره نویسی‌های بچه‌های شازده فرمانفرما، به خاطر کشف حال و هوای خانه‌ای که توش زندگی می‌کردن بود. آخه آدم وقتی معمار باشه تو هر چیزی دنبال یه رد پای معماری می‌گرده. :)‏
از کنار هم گذاشتن تصویرسازی‌های مهرماه و بقیه خواهر برادراش از خانه‌ای که توش بزرگ شدن به تصویر جالبی از خانه‌های اون دوره از تاریخ ایران توی شهر تهران رسیدم که تا الان بهش توجه نکرده نبودم.‏هرچند تحقیقم هنوز به سر و سامان کامل نرسیده، ولی در عوض خودم از خوندن مجدد این کتاب کیف مضاعف کردم. هم فال بود و هم تماشا. هم در راستای لذت فردی از مطالعه بود و هم در راستای افزودن به علم!‏



دی 1392
تهران