ویلیام کورن هاوزر، «جامعه تودهای» را مطلوب و دلخواه «پوپولیستها» میداند. تودهایها متناسب با ظرف شرایط و موقعیتها، شکل میگیرند. میتوان به راحتی آنها را با ترفندهای تبلیغاتی و ابزار سلطه، همچون گفتمانهای عوام گرایانه به این سو و آن سو کشاند. جامعه تودهای، به اطلاعات تخصصی دسترسی ندارد، اهل نقد و چانهزنی و چالش نیست، منفعلانه و مطیعانه رفتار میکند، شعار میدهد و با تحلیلهای دلی، شهودی و ساده انگاره، اقناع میشود.
در چرایی این مسئله که مردم جامعهای در سیر تاریخی خود همواره به تودهای شدن گرایش دارند و بدین وسیله بستر مناسبی را برای حکمرانی پوپولیست ها فراهم میکنند، مباحث فراوانی مطرح شده است.
کتاب پوپولیسم ایرانی یکی از این منابع است که چگونگی شکلگیری عوامگرایی و پیامدهای آن را، با نرم نویسی و سبک نوشتاری قابل فهم نشان مخاطبان میدهد. دکتر علی سرزعیم، اقتصاددان و استادیار دانشگاه علامه طباطبایی، با استناد بر مفهوم عوامگرایی و منظر اقتصاد سیاسی، جامعهشناسی، اقتصادی و روانشناسی اجتماعی، سیاستهای مورد استفاده در دوره محمود احمدینژاد را مورد تحلیل و واکاوی قرار میدهد.
وی نشان میدهد سیاستگذاران و حاکمان با چه ابزارهایی، ائتلافهایی از هواداران و صاحبان قدرت ایجاد میکنند تا با اتکا به آن سیاستهای مورد نظر خود را به اجرا درآورند. و همچنین از چه شیوههای اقناعیای برای توجیه تصمیمها و سیاستهایشان بهره میگیرند و هواداران را متقاعد میسازند.
پوپولیسم ایرانی، چارچوبی نظامدار از فعالیتها و اقدامات رئیسجمهور تاریخی ایران را به تصویر کشیده و دلایل ناکارآمدی سیستم و رسیدن به بنبست توسعه را با استفاده از چارچوب نظری پوپولیسم تبیین و کالبدشکافی میکند.
در فصل اول کتاب، نویسنده پرسشهایی را که قرار است در این اثر به آن پاسخ داده شود و رویکردهای نظری برای پاسخ دادن به آنها را ارائه میکند. سرزعیم معتقد است برای پاسخ به ابهاماتی مانند «چگونه محمود احمدینژاد توانست حمایت سیاسی را برای اجرای سیاستهایش کسب کند؟ یا چرا بسیاری از سیاستها با وجود این که غلط از آب درآمدند، ادامه یافتند؟» نیازمند چارچوب نظری هستیم. چراکه نمیتوان به این دست پرسشها، عوامانه پاسخ داد و آنها را در دورهمی ها و میهمانیها به چالش کشید. واقعیت اجتماعی پدیده بسیار پیچیدهای است که متغیرهای زیادی در علل پیدایش آن نقش دارند. بنابراین نمیتوان از نظام علت و معلولی مشخصی برای تبیین آنها استفاده کرد.
از این رو کتاب در نخستین فصل با تبیین پدیدهها از منظر عوامگرایی آغاز شده و با استناد بر چارچوب نظری دیگری مانند نظریههای «بیماری هلندی، اثر آزمندی و شومی منابع»، خواننده را در فهم بهتر سیاستگذاری اقتصادی مخرب سالهای 84 تا 92 که ایران از رشد سرشار درآمد نفت و منابع هنگفت بهرهمند بود، یاری میدهد.
در فصل دوم، سناریوی زندگی محمود احمدینژاد از تولد تا رئیسجمهوری روایت شده است. این که چگونه بخش مهمی از قصه تاریخی هشت ساله ایران با زیرساختهای شخصیتی و نظام فکری وی نوشته شد. در فصل تبلیغات سیاسی انتخابات 1384، نویسنده نشان میدهد که چگونه عملیات روانی احمدینژاد در دوره تبلیغات از اجزای مختلف فرهنگ سیاسی مردم، بهترین بهره را برد تا کاندیدای مورد نظر را در بهترین موقعیت قرار بگیرد.
شیوه حکمرانی و مدیریت نهاد دولت احمدینژاد با مبتنی بر مبارزه با نهادهای دولت مدرن، بیمهری به نظام کارشناسی و تخصصی، انتصابهای رفاقتی، سفرهای استانی و پروژههای نیمهکاره قرار، از مباحثی است که نویسنده در فصل چهارم کتاب به آن پرداخته است.
در ادامه، نیز سیاستهای اقتصادی و سیاستهای خارجی در دوره نخست ریاست جمهوری با تکیه بر نگرش انقلابی و جهانبینی احمدینژاد که منجر به شخصیسازی سیاستهای خارجی شد، مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. سپس نویسنده در فصلهای هشتم و نهم تألیف، مناظرات انتخاباتی سال 88 و به دنبال آن واکاوی اعتراضهای سیاسی را ترسیم میکند. بررسی سیاستهای اقتصادی در دوره دوم رئیسجمهوری و ارائه میراثهای احمدینژاد برای اقتصاد ایران و آسیبهای برآمده از بیتدبیری او، همراه با درسهایی که میتوان از عصر جمهوری احمدینژادی برای حرکت به سوی توسعه آموخت، از مباحثی است که در آخرین فصلهای کتاب با جزییات کامل به آن پرداخته شده است.
دکتر علی سرزعیم، هدف از نگارش این کتاب را، جایگزین کردن نگاه عاطفی، عادتی و عوامانه با دیدگاه خردگرایانه و عقل محور به سیاستمداران میداند و معتقد است، به طور قطع بررسی کارنامه سیاستمداران نه تنها موجب رشد و پیشرفت جامعه که باعث رشد عملکرد خود آنها و در نهایت بهبود رفاه عمومی و رهایی از اسارت الگوهای آسیبزای جمعی خواهد شد.
مریم بهریان (دانشجوی دکتری روانشناسی)
ارسال دیدگاه