راسل این کتاب را درباره آنچه در سال ۱۹۳۸ یعنی زمانی که پنج سال از عمر حکومت نازیسم در آلمان میگذشت نوشت. شیوه ی بحث «راسل» در این کتاب، بیشتر تاریخی است تا تحلیلی، و نمونه های تاریخی فراوانی را، از چگونگی انباشت، و تبلور قدرت، و کاربرد آن بازگو کرده است، «راسل»، قدرت اقتصادی را، یک قدرت اصیل نمیداند، بلکه میگوید که قدرت اقتصادی قدرتی مشتق است. او میگوید که قدرت اقتصادی مد نظرش، با آنچه «کارل مارکس» مطرح کرده بود، فرق دارد. منظور او از قدرت اقتصادی، موثر بودن نقش پول و کالا، در زندگی انسانهاست، «مارکس» و دیگر اقتصاددانان قدیم، این نوع قدرت را نوعی «قدرت اساسی» قلمداد میکردند.
موضوع(ها):
علوم سیاسی
قوه مجریه
قدرت (علوم اجتماعی)
ارسال دیدگاه