موضوع(ها):
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر مجموعهای است از چند داستان کوتاه که عناوین آنها بدین قرار است :((با ناخوشان))، ((بیشتر از چشمها))، ((دل بالش))، ((صخرهها زرد بود))، ((مادری مثل نوک مداد سیاه))، ((پشت به در ورودی))، و ((نوشا)). داستان ((دل بالش)) که به صورت روایت نقل شده است، ماجرای زندگی دختری است که در اثر بیماری روانی در تیمارستان بستری است .او در پی مرگ ناگهانی بهروز، پسر عمویش دچار ناراحتی اعصاب میشود، زیرا دیگران او را در مرگ بهروز مقصر میدانند، در حالی که مرگ بهروز علت دیگری دارد .بهروز در آخرین روز عمرش به منزل او میرود و پس از گفت و گو با او بر فراز پشت بام میرود و ...
ارسال دیدگاه