موضوع(ها):
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. نویسنده با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه میسازد. در داستان میخوانیم: «در ماشین نشستهام و از ترس خشکم زده، چنان به صندلی چسبیدهام که انگار با آن یکی شدهام. محسن با صورت کبود شده، پایش را تا آخر روی گاز میفشارد و ماشین بیچاره زوزه میکشد، بیهوا میپیچد جلوی پرایدی که جرئت کرده بود بیهوا جلویش بپیچد. در همان حال با دستش علامت به راننده که پسری کم سن و سال با موهای بلند و ابروهایی برداشته است، نشان میدهد».
ارسال دیدگاه