کتاب «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» نوشته «ژول ورن» است که با ترجمه محسن سلیمانی و خوانش مهبد قناعتپیشه منتشر شده.
در حدود یکونیم قرن پیش ژول ورن، نویسنده فرانسوی، رمان عجیبی خلق کرد. این رمان مثل بسیاری از رمانهای قرن نوزدهم گیرایی داشت، اما تازگی آن در این بود که ورن در آن، علوم آن روز را با رمان درآمیخته بود. ورن دانشمند نبود، اما داستاننویس چیرهدستی بودکه با استفاده از آخرین کتب و نشریات عملی در کتابخانه ملی پاریس، رمانهای جذاب علمی مینوشت. امروزه البته بسیاری از اختراعات ورن در کتابهایش برای ما وسایل عادی شده و برخی از مسائل علمی او و نه همه به لحاظ علمی یکسره رد شده یا در مورد صحت آنها تردید وجود دارد. با وجود این چیزی که هنوز باعث جذابیت آثار ژول ورن میشود، داستانهای جذاب و تخیل شگفتانگیز علمی اوست که ذهن ما را سرشار از شوق علمی میکند.
داستان ازین قرار است که ناگهان توجه جهان به اعماق آبها جلب میشود. مردم جهان متوجه موجود ناشناسی میشوند، که در اعماق آبها زندگی میکند. عدهای گمان میکنند او یک کوسه بزرگ است، اما عده دیگری معتقدند که او نوعی هیولای دریایی ناشناختهاست. اما کمتر کسی میتواند تصورش را بکند، که آن موجود، وسیلهایست ساخته دست بشر. پروفسور «آروناکس» به همراه «ندلند» که صیاد نهنگ است، و یک دوست دیگر، با یک کشتی تحقیقاتی به جستجوی این هیولای زیر آب میروند. اما کشتی در اثر برخورد با آن موجود آسیب میبیند و پروفسور «آروناکس» و همراهانش، از یک زیردریایی سر درمیآورند. چیزی که تا کنون مانندش را ندیده و حتی تصورش را هم نکردهاند.
ارسال دیدگاه