معرفی کتاب اسرار گنج درهی جنی
«اسرار گنج درهی جنی» ابتدا فیلمنامهای بوده به قلم ابراهیم گلستان که در سال ۱۳۵۰ سناریوی آن نوشته شده بوده، اما سه سال بعد آن را به داستان تبدیل کرده است. کتاب توسط انتشارات بازتاب نگار منتشر شده است. اکران فیلم به دلیل محتوای سیاسی/ اجتماعیاش با مشکل زیادی مواجه شد و تنها به مدّت دو هفته روی پرده رفت. کتاب تا سال ۱۳۹۷ ده بار تجدید چاپ شده است.
در این رمانِ نمادین، گلستان جامعه و سیاست ایران در دوران پهلوی دوم را به نقد کشیده است. کتاب ۵۹ بخش کوتاه و بلند دارد که هر بخشش شبیه به نمایی دور یا نزدیک از فیلمی است. نثر آهنگینِ منحصر به فرد ابراهیم گلستان را که با استفاده از سجع و کلمات خوشریتم موسیقی خاصی به کلامش میدهد، در این کتاب هم میبینیم. زبان تلخ و بسیار گزندهی رمان ما را با واقعیتهایی نه چندان خوشآیند در مورد وضع جامعه و از آن بدتر خلق و خوی آدمها و تازه به دوران رسیدگی و سودجویی و نیرنگ مردم آشنا میکند.
داستان رمان از جایی شروع میشود که عدّهای مهندس راهساز مشغول کار در درّهای هستند. از درون دوربین دوریاب یکی از آنها، تصویر مرد روستاییای در حال شخم زدن زمین با گاوش دیده میشود. از اینجا قصّهی مرد روستایی شروع میشود. او به صورت اتفاقی حفرهای پُر از طلا و اشیاء عتیقه پیدا میکند. این امر به او حس قدرت میدهد و وقتی به خانه میرود، بدون اینکه به همسرش چیزی بگوید، تنها داراییشان یعنی گاوی که داشتند را سر میبُرد. همسرش قیل و قال میکند و مردم روستا که خیال میکنند روستایی دیوانه شده او را به باد کتک میگیرند. بعد از این ماجراها روستایی دلگیر از مردم به شهر میرود. او مقداری از عتیقههایش را پیش مرد زرگری میبرد و مرد زرگر او را به نزد عتیقهشناس کهنهکاری میبرد. مرد زرگر و همسرش به خیال اینکه سر از کار روستایی دربیاورند و خودشان صاحب گنج بشوند او را مهمان میکنند و زن کلفت خانه را مأمور دلربایی از روستایی میکند...
در این داستان میبینیم که چطور همهی آدمها یکی پس از دیگری برای سردر آوردن از کار روستایی برای تصاحب گنج تلاش میکنند. همچنین میبینیم که این گنج بادآورده چطور باعث میشود مرد روستایی گذشته و هویتش را فراموش کند و تحت تأثیر شرایط جدید قرار بگیرد. او نمادی است از محمدرضا شاه پهلوی که ناگاه به قدرت میرسد و پولهای بادآوردهی نفت، باد غرور در سرش میدمَد و با اصلاحات ناهماهنگ و بدون برنامهی اصولی، شکاف طبقاتی را دامن میزند. اطرافیان روستایی، مردم ده، مرد زرگر و خانوادهاش، قهوه چی و ... نمادی از درباریان یا مردم جامعهای بیمارند که پُر از تناقض و نیرنگ و منفعتطلبی است و سرانجام چنین سیستمی، همان است که به سرِ روستایی میآید...
محدثه میرجعفری
داستانهای فارسی - قرن ۱۴
۱۷۸ صفحه
ارسال دیدگاه