زبان فریدون مشیری، زبان ساده ساحری است که جام شراب شعر را در رگهای اندیشه جاری میسازد و مفاهیمی را که دیگران برای پیچیده کردنش تلاش میکنند، بهزبانی بیکنایه و بیتوسل و اشاره به اسطورهها و البته، بدون تاریخ مصرف که ویژه شعر شعارهاست، عرضه میدارد. آزادی را در قالب افسانه کودک پسند ِ عبرت آموز، آنچه که فرنگیها «فابل» میگویند تعریف میکند.
موضوع(ها):
شعر فارسی - قرن ۱۴
ارسال دیدگاه